محمد صادق جنان صفت – ساعت 24 - اگر آقای روحانی دلگیر نمی شود باید گفت روزهایی که شهروندان هزارهزار میلیارد تومان پول را از هرجایی که داشتند به بورس سهام می بردند بسیار ذوق زده شد و فرمانهای هیجانی داد که همه بیایند به بورس و سهام بخرند و سهام بفروشند .

  1. از بدشانسی ایشان بود یا از احتیاط فرماندهان اقتصادی به ویژه وزیر اقتصاد که به اوهشدار واندرز ندادند که یک بازار نمی تواند پشت سرهم و بدون استراحت سودهای شگفت انگیز بدهد و در پس این لبخندها ممکن استاشکهایی سرازیر شود.  اما این اتفاق افتاد و شهروندان ایرانی نیز که شیفته وعده های دولت ونیز برخی تحلیلگران اقتصاد ناخوانده شده بودند با لبخند و خوشحالی وارد این بازار شدند. دیدن افزایش قیمت های پی درپی  و افسانه ای هرروزه و دهان به دهان شدن این داستان شگفت انگیزکه روزی چند میلیون سود می برم ، میلیونها ایرانی رابه این بازار کشاند. در این میان بودند کسانی که هشدار می دادند این لبخندها و قهقهه های  سرخوشانه روزی که چندان هم دور نیست ممکن است جایش را به اشکهای کسانی بدهد که در ماتم از دست دادن اصل سرمایه  شان گریه می کنند و در درون می شکنند. . صدها هزار نفر که دیر امدند و به نحسی بورس خوردند دراین روزهای تازه سپری شده با اشک و آه و حسرت به تابلوی بورس سهام چشم دوخته اند و می بینند که سرمایه شان چون برف آب می شود و به قول بورس بازان بخار می شود و به هوا می رود.

 آنها که می روند  

کارشناسان و تحلیلگران بازار سهام نیک می دانند دست کم دوگروه هستند که نمی خواهند دیگر در بورس بمانند. گروه نخست ی افرادی هستند که با تاخیر زمانی خیلی زیاد از آغاز رشد شاخص بورس، به این بازار پیوسته‌اند و پس از این ریزش، دچار زیان شده و اشک می ریزند و تلاش می کنند باقی مانده پول خود را نجات دهند. این گروه دیر رسیده و سود نابرده دستشان را داغ می کنند که دیگر وارد چنین بازار مهیبی نشوند و چشم انتظار یک تکان به بالای قیمت ها هستند که از منطقه زیان مطلق دورشوند.   اما گروه دیگری که با افتخار از برنده شدن دراین بازار و با لبخند پولشان را از این بازار بیرون می کشند تا از پول خود دارایی های تازه مثل خودرو ، مسکن ، لوازم خانه وسایر دارایی ها خریداری کنند.

معجزه ای درکار نیست

آیا دولت در این روزگار بخت برگشتگی از بازار سهام توانایی دارد کاری کند و ورق را دوباره برگرداند و بورس را سرشار از لبخند کند ومهمتر از آن آیا باید چنین کند ؟ ؟ کارشناسان باور دارند راههای تازه رفته شده در بازارهای موازی به ویژه افزایش نرخ بانکی و نیز فروش اوراق بهاداربا نرخهای بالاتر از حتی نرخ بانکی برای تامین کسری بودجه و ممکن بودن الزامی کردن خرید این اوراق از محل سپرده قانونی بانکها یا همان پول شهروندان حالا برای دولت کم خطر تر از این است که بخواهد باردیگر با عرضه های اولیه و جذاب کردن خرید آنها با دادن تخفیف های قابل اعتنا از این محل پول در بیاورد. از سوی دیگر دولت نمی تواند اجازه دهد نرخ ارزبیشتر از اندازه ای که بنیان بازار کالاهای دیگر را با خطر مواجه کند افزایش یابد و از این مسیر بر جذابیت شرکتهای موجود دربازار سهام که افزایش قیمت سهم شان بسته به نرخ ارز است بیفزاید و پولهای تازهبه اینبازار بیاورد.  . بنابر این معجزه ای در کار نیست و دولت نباید بی گدار به آب بزند و به پهنای صورت بخندد و نیز دولت در جایی گیر افتاده است که نمی تواند اشک بریزد زیرا در این صورت شتاب فروش سهام با مزه هیجان و ترس را افزایش می دهد.

درس عبرت

 ایا دولت فعلی و دولتهای بعدی از اینکه با داغ کردن بازارها یی که می دانند سرانجامش برگشت به پایین در نقطه اوج وراه رقتن درسرازیری است دست برمی دارند و عبرت می گیرند. اگر چنین نشود نه تنها احتمال باخت برای شمارقابل اعتنایی از بورس بازان آماتور وجود دارد بلکه سود بردن در کوتاه ترین زمان را به رفتاروعادت نهادینه شده شهروندان تبدیل می شود  و فضیلت کسب درامد در یک دوره عقلانی و با زحمت را نیز زایل می کنند . این اتفاقی است که درچند ماه در بورس رخ داد وپیامدهای بدرفتاری آن و ذهنیت های حسرت خورده را با خود به سالهای آینده نیز می کشاند.