عبداله لطفی تحلیلگر مسائل اقتصادی طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه آرمان ملی چاپ شده نوشت: بازار بورس کشور ‏از دو هفته اخیر، روز‌های سختی را سپری می‌کند، بیشترین آثار و تبعات این ریزش غیرطبیعی را سهامداران خرد و عامه مردم ‏تحمل می‌کنند. عوامل متعددی باعث سقوط شدید قیمت سهام در بازار سرمایه شد؛ اما مهم‌ترین این عوامل را باید در بی‌اعتمادی ‏سهامداران جست‌وجو کرد که آغاز آن نیز از اظهارنظر‌های غیرمسئولانه مقامات مثلا مسئول و ناهماهنگی میان آن‌ها بود. هرچه ‏بود، اکنون هزاران میلیارد سرمایه سهامداران خرد، کاهش پیدا کرده و آنچه محرز است این یک اصلاح یا ریزش طبیعی نیست، ‏یعنی نتیجه مستقیم و ناگزیر سرعت رشد شدید شاخص، کندشدن و سرعتی معمول بود، نه کاهش سریع و شدید قیمت‌ها، حتی ‏سهم‌هایی که چند روز قبل، صف خرید‌های میلیونی داشتند، اکنون با ۳۰ یا ۴۰ درصد زیر قیمت، خریدار ندارد. نه بیم جنگی در ‏پیش است و نه هیچ خبر منفی اقتصادی در حد سقوط ۵۰۰ هزار واحدی شاخص، که بخواهیم شاهد چنین سقوط و خسران تاریخی ‏باشیم، اما سوال اصلی سهام‌داران این است که چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟

دلیل این سقوط قیمت‌ها و صف‌های فروش در ‏بورس چیست و چه باید کرد؟ دلیل، فقط یک کلمه است: «کاهش اعتماد سهامداران»، که تمایل به خروج سرمایه‌ها از بورس را ‏ایجاد کرده و تمایل به سرمایه‌گذاری و تقاضا را کاهش داده است. بنابراین راهکار هم فقط در دست دولت است؛ البته اگر تمایلی به ‏یازگشت اعتماد ازدست‌رفته و ترمیم سرمایه اجتماعی داشته باشد. البته شایعاتی هم مبنی بر اقدامات سلبی یا ایجابی مخالفان دولت ‏برای زمین‌زدن او نیز شنیده می‌شود، که خیلی بعید به‌نظر می‌رسد که مخالفان دولت ندانند، این عرصه جای زمین‌زدن دولت ‏نیست، چرا که هرگونه تلاش برای ایجاد نارضایتی در جامعه چند ده‌میلیونی سهامداران بورس با هدف نارضایتی آن‌ها به دولت، به ‏کلیت نظام و منافع ملی آسیب خواهد زد. همچنین نباید ذوق‌زدگی دشمنان و رسانه‌های معاند از سقوط بازار سرمایه را دست‌کم ‏گرفت؛ اقتصاد ایران پس از دهه‌ها درگیری با سرطانی به‌نام نقدینگی سرگردان و مضر- که رهبر انقلاب نیز تیزبینانه مکررا به ‏آن اشاره کردند- با انتقال تاریخی عموم مردم و سرمایه‌ها از بازار‌های کاذب و نامولد به سمت بازار مولد و سازنده بورس، درحال ‏حل این بیماری کشنده بود که مجموعه‌ای از عوامل و اقدامات، دانسته و نادانسته، مغرضانه یا بدون غرض، درحال منصرف ‏کردن مردم از این تغییر مثبت تاریخی هستند. دشمنان خارجی نیز طبیعی است از انتخاب صحیح راه و رونق و رفاه کشور، ‏خشنود نباشند و چه بسا آن‌ها نیز در این راه درست، موانعی ایجاد کنند. دولت باید همانطور که به‌درستی مشوق و بسترساز ورود ‏میلیون‌ها هموطن برای به بازار سرمایه شد، امروزه نیز به فوریت از بازار سرمایه و در واقع از ملت خود حمایت کند، تا شایعات ‏را باطل و دشمن خارجی را ناامید کند، تا ثابت کند که برخلاف شایعات، عامدانه و دستوری در بازار مداخله و دستکاری نکرده ‏است. این حمایت هیچ منافاتی با اصول اقتصاد و بازار آزاد ندارد و البته در میان‌مدت ضمن توسعه آموزش‌های عمومی ‏سرمایه‌گذاری و کمک به حضور غیرمستقیم سهامداران خرد، فکری عاجل نیز برای رفع تصدی‌گری و بنگاه‌داری خود و ‏مردمی‌سازی واقعی اقتصاد نیز بکند. همچنین، بجاست یادآور شویم که بد نیست دولت، قدری هم به فکر مدیریت منابع موجود، ‏کوچک‌سازی دولت و کاستن از هزینه‌های مازاد و غیرضرور خود نیز باشد. به‌هرحال، دولت برای گذران امور خود به بازار ‏سرمایه نیاز دارد؛ چنانکه این برنامه‌ریزی را برای امسال کرده است. این یک واقعیت است که تقریبا همه حقوقی‌های بازار متعلق ‏به دولت‌اند و کسی جز آن‌ها نمی‌تواند از بازار حمایت کند تا بازار به تعادل برسد و سپس از هفته آینده، روند صعودی خود را به ‏صورت معقول با سرعت مطمئنه آغاز کند. ‏