ساعت 24 – دونفر اصلی اقتصادی انتخاب شده برای وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه یعنی احسان خاندوزی وسعید میر کاظمی برای سازمان برنامه و بودجه برای این دومنصب بی تجربه و کارنامه ناشناسی دارند و کارشناسان باوردارند که این دونفر نمی توانند اقتصادرااز این وضعیت نجات دهد.

با این همه سیدابراهیم رییسی که با آرای ۱۸ میلیون ایرانی واجد حق رای دادن بر رقبای خود پیروز شد و پس از مراسم تنفیذ و تحلیف، رییس‌جمهور ایران شده حق دراد همکارانش را انتخاب کند. او حالا بالاترین مقام اجرایی ایران به حساب می‌آید و برابر با اختیاراتی که قانون اساسی به رییس‌جمهور داده است باید وظایف محول شده در قانون اساسی را اجرا کند. در قانون اساسی و مطابق با اصول ۲۹ و ۳۰ قانون اساسی و نیز برخی دیگر از اصول قانون یادشده، نهاد دولت موظف به تامین اجتماعی گسترده‌، تامین بهداشت رایگان و نیز آموزش رایگان و تامین شغل و مسکن برای خانواده‌های ایرانی است. انجام این وظایف شاید درسال ۱۳۵۸ که جمعیت ایران ۳۶ میلیون نفر بود و صادرات نفت خام ایران رقم بسیار بالایی و ۱۴ درصد صادرات اوپک بود چندان سخت نبود. در سال ۱۳۵۸ بنادر ایران پر از ذخایر کالاهای اساسی بود و ۱۲میلیارد دلار نیز ذخایر ارزی داشتیم و ایران یک کشور معتبر بود که نهادهای جهانی و اقتصادهای بزرگ با آن داد و ستد قابل اعتنایی داشتند.

اما دولت‌های پس از پیروزی انقلاب به ویژه در دهه ۱۳۹۰ باید برای ۸۰ میلیون ایرانی آموزش و بهداشت و شغل و مسکن فراهم می‌کردند. این در حالی بود که به دلیل تحریم‌های موثر آمریکا بر اقتصاد ایران، صادرات نفت در سه سال تازه‌سپری‌شده سقوط کرده است و نهادهای جهانی و نیز کشورهای بزرگ اقتصادی با ایران داد و ستد ندارند.سیدابراهیم رییسی بدون تردید بدترین وضعیت اقتصادی را که ناتوانی‌های دولت‌های نهم تا دوازدهم را به ارث برده است، تحویل گرفته است. شاخص‌های کلان اقتصادی مثل نرخ رشد تولید ناخالص داخلی‌، نرخ رشد تورم، نرخ تبدیل ارزهای معتبر به ریال ایران‌، تجارت خارجی و سرمایه‌گذاری و از آنها مهم‌تر گسست در سیاستگذاری در بدترین وضعیت نصیب دولت سیزدهم شده است. از سوی دیگر بخش واقعی اقتصاد یعنی صنعت‌، معدن و تجارت و نیز انرژی و راه‌وشهرسازی نیز در وضعیت نابسامانی قرار دارند. در چنین وضعیتی رییسی برای عبور دادن اقتصاد از بدترین وضعیت و جلوگیری از افتادن اقتصاد کشور به دره مرگ، باید مدیرانی را که باور دارد می‌خواهند و می‌توانند در چارچوب خواسته‌های او عمل کنند، برگزیند.

در حالی که بسیاری از فعالان اقتصادی و اقتصاددانان اعتقاد دارند و تجربه نشان می‌دهد ریاست سازمان برنامه و بودجه باید شخصیتی باشد که اقتصاد کلان را بداند و با برنامه‌ریزی اقتصادی آشنا باشد اما رییسی لابد توانایی‌هایی در فرد مورد نظرش دیده است که او را به ریاست سازمان برنامه‌وبودجه انتخاب کرده است.واقعیت این است که اگر سیاست‌های بودجه‌ای براساس دیدگاه‌های علمی- کارشناسی تهیه و اجرا نشوند تراژدی ادامه خواهد داشت. وزیر اقتصاد معرفی شده به مجلس نیز در سال‌های تازه‌سپری‌شده بیشتر با اقتصاددانان نهادگرا همکاری فکری داشته است و از جنس این دسته از اقتصاددانان به حساب می‌آید. اکنون زود است درباره این کابینه و تیم اقتصادی آن داوری کرد و باید منتظر باشیم تا اولا رییس کل بانک مرکزی نیز معرفی شود و اگر رییسی معاون اقتصادی دارد او را نیز معرفی کند و نیز وزیر اقتصاد و ریاست سازمان برنامه‌وبودجه برنامه‌های خود را ارایه کنند تا بشود درباره گروه اقتصادی دولت سیزدهم داوری دقیقی کرد. حقیقت اقتصاد ایران در تقابل با حقیقت اقتصاد جهان به ویژه بخش غالب اقتصاد جهانی قراردارد و فرماندهان اقتصاد، کار سختی دارند تا از این تضاد عبور کنند.