ساعت 24 - هزینه امنیت هر ایرانی در سال برای حکومت و نهادهای اداره کننده کشور چقدر است و این هزینه از کدام منابع تامین می شود و براساس کدام ساز و کار ها تخصیص داده می شود ؟ واقعیت این است که البته نظام سیاسی ایران نیز همانند برخی دیگر از کشورها دراین باره نمی خواهد و شاید درست فکر می کند که نباید عدد و رقمی اعلام شود.

 

می توان اما به طور تقریبی و نیز در یک دامنه ای دراین باره اطلاعات لازم به شهروندان داده شود. با این حال ایرانیان بخشی از حق آزادی و حق مالکیت خود را به حکومت می دهند و حکومت وظیفه دارد دربرابر این سلب آزادی و نیز در اختیار گرفتن ثروت های طبیعی ایرانیان ، امنیت کامل را برای آنها تامین کند. بدون آنکه وارد بحث های پیچیده درباره امنیت و روش های تامین آن شویم به طور خلاصه و بر پایه یک تقسیم بندی کلی یاد آور می شویم امنیت شهروندان یک کشور از دوسوی داخلی و سوی خارجی می تواند تهدید شود. برهمین اساس است که کشورها انواع نهادها و سازمانها و تشکیلات امنیتی و نظامی را برای تامین این دو نوع امنیت تاسیس کرده اند. به طور مثال ارتش یک کشور مدیریت ووظیفه دفاع از مرزهای آن کشوررا دارد و با استفاده از انواع تسلیحات نظامی ونیروهای دایمی آموزش دیده وهمچنین نیروهای شهروندی که سالهایی از عمر خودرا به ارتش اختصاص می دهند این امنیت را تامین می کند. بخش دیگری از نیروهای نظامی و انتظامی ونیز نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ونیز نهاد قضایی منابع مالی در اختیارشان قرار می گیرد تا امنیت درون مرزهای ملی را تامین کنند.

از پیش آشکار است هزینه تامین امنیت در هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند تا بی نهایت باشد ونیروها و سازمانهایی که وظیفه انها تامین امنیت است نیز نباید چشم داشت بالایی برای کاری که می کنند داشته باشند و نسبت هزینه های امنیت به کل هزینه های اداره یک کشور باید اندازه قابل اجرایی باشد. دردنیای امروز ودر بیشتر کشورها و پس از راه رفتن در راه و بی راه تامین امنیت و اقتصادی کردن امنیت به این نتیجه رسیده اند باید به شهروندان اعتماد کنند واز جاده کارآمدی و راست گویی و نیز وفا به عهد اعتماد شهروندان به حکومت را افزایش داده و به این ترتیب با گسترش فضای آسودگی ذهنی از هزینه های امنیت کاسته شود. در وضعیتی که شهروندان یک سرزمین ببینند نابرابری ها و تبعیض ها روندی کاهنده دارد و اداره کنندگان جامعه راه افزایش رفاه مادی آنهارا از هر مسیر ممکن فراهم می کنند ضریب امنیت افزایش می یابد. برعکس اما اگر شهروندان یک کشور ببینند اداره کنندگان جامعه به دلیل ناکاربلدی یا برای تامین منافع گروههای خاص تصمیم و برنامه ریزی می کنند و رفاه مادی آنها قربانی رفاه مادی اقلیت می شود اعتمادشان به حکومت روندی کاهنده خواهد یافت و به این ترتیب احساس امنیت کاهش می یابد. از سوی دیگر کشورهای گوناگون برای اینکه بتوانند برای شهروندان آسایش ذهنی وامنیتی از راه کاهش تنش با کشورهای همسایه یا سایر کشورها فراهم کنند راه سازگاری را در پیش گرفته اند.

 

بدبختی ایرانیان این است که به ویژه در بستر تامین امنیت داخلی و مشارکت واقعی آنها دراداره کشور کاستی ها روندی فزاینده گرفته است واز سوی دیگر نابرابری درآمدی هرروز بیشتر و بیشتر می شود و سیاستهای اقتصادی به رانت خواری و فساد بیشتر منجر شده است. به طورمثال می توان به همین مقوله واکسیناسیون اشاره کرد که دراین چند ماه تازه سپری شده پیمان شکنی های پرشماری از سوی ستاد ملی کرونا دربرابر وظیفه شان رخ داده وشهروندان احساس امنیت ندارند. انتشار ناگهانی خبرهایی مثل خبر چگونگی برخورد با زندانیان که در این روزها در دستور بررسی قوه قضاییه و سایر نهادها ونیز چگونگی برخورد با خرید واکسن امنیت ذهنی ایرانیان را به آشوب کشیده است. این روزها ایرانیان درست یا نادرست و با شنیدن خبرهای مربوط به استیلای گروه طالبان بر افغانستان و پیامدهای ناشناس آن ونیز خبرهای به هم خوردن گفت وگوهای صلح هسته ای و محاصره مذاکره در گرداب ابهامها که افزایش قیمت دلار در بازار شاخص آن است به لحاظ آسایش ذهنی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. آیا دولت سیزدهم می تواند آسایش ذهنی ایرانیان را با کمترین هزینه فراهم کند؟ یادمان باشد دولت قوی به معنای این نیست که این دولت بخواهد با ستیز و گریز امنیت پدیدار سازد و باید با افزایش مشارکت شهروندان در اداره جامعه ونیز کاستن از درگیری های احتمالی برون مرزی به امنیت رسید.