ساعت 24 - شاخص‌های اقتصاد کلان اقتصاد ایران در اواخر دهه ۱۳۸۰ و حتی سال ۱۳۹۰ آنقدر نگران‌کننده نبود. درآمد صادرات نفت به مثابه ستون استوار و نیرویی که تکه‌های جدا از هم کسب‌وکار ایرانیان را به هم می‌چسباند سرجایش بود و بودجه سالانه نیز کسری شگفت‌انگیز نداشت و حجم تجارت خارجی هنوز محدودیت نداشت و نیز نرخ تورم و نرخ تبدیل ارزهای معتبر به ریال ایران شکننده اقتصاد نبودند.

اما اعلام تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا و متحدان این کشور در آسیا و اروپا و نیز کانادا و استرالیا و همچنین قطعنامه‌های محدودکننده اقتصاد ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه‌های چندگانه تعادل اقتصاد را به هم ریخت. نخستین پیامدهای آسیب‌ساز این تحریم‌ها پدیدار شدن ذهنیت کمبود عرضه ارز نسبت به تقاضای فزاینده بود که راه را برای پرش بلند ارز هموار کرد. قیمت هر دلار آمریکا در یک دوره کوتاه از میانگین ۱۰۰۰ تومان به میانگین۰۰‌۳۲۰۰ تومان در زمان تغییر دولت به زودی به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها رسید و بانک مرکزی بی‌قدرت آن روزها زیر تیغ سیاست‌های تجاری قرار گرفت و ترس از عدم تعادل‌های بیشتر و پیامدهای ناشناس سیاسی و اجتماعی در میان اداره‌کنندگان کشور گسترش یافت. گفت‌وگوهای صلح هسته‌ای از سوی دولت یازدهم و با تایید پرقدرت‌ترین نهاد مسوول در قانون اساسی با اجرای درحد بضاعت وقت تیم دیپلماسی شروع شد. در پیش‌شرط‌های این گفت‌وگوها یکی هم این بود که بخشی از تحریم‌های آسیب‌ساز برداشته شود که چنین نیز شد. گفت‌وگوهای نفسگیر سرانجام به صلح‌نامه‌ای رسید که نامش را به طور مختصر برجام نهادند. اما این پدیده شگفت‌انگیز از روزی که چنین بود تا روزی که به دنیا آمد از سوی افراطیون در داخل ایران و در خارج از کشور و به ویژه در درون آمریکا هرگز به رسمیت شناخته نشد. در حالی که به هر حال پیمانی بسته شده بود ایران به دلایل گوناگون کمترین دستاورد را از نظر اقتصادی داشت و با روی کار آمدن دونالد ترامپ در عمل برجام با نقض و نقص روبه‌رو شد. حالا وضعیت این است که نظام‌های سیاسی ایران و آمریکا نمی‌خواهند دادوستدی داشته باشند که در ذهنیت اداره‌کنندگان کشور پیروزی در آن نباشد. از نظر ایران پیروزی یعنی اینکه آمریکا همه تحریم‌های ایران را از هر دسته تحریم‌ها و علیه هر فعالیت و شخص و گروهی بردارد و ایران یک دوره راستی‌آزمایی کند و آگاه و دانا شود که تحریم‌ها واقعا برداشته شده است. علاوه بر این نظام سیاسی ایران می‌گوید دولت بایدن باید تعهد بدهد که دولت بعدی قرارداد تازه را نقض نمی‌کند. نظام سیاسی آمریکا هرگز با این خواسته‌های ایران همراه نخواهد شد. از سوی دیگر اداره‌کنندگان کاخ سفید نیز از ایران می‌خواهند همه گام‌های برداشته شده در مسیر افزایش قدرت غنی‌سازی اورانیوم در این دو سال تازه‌سپری‌شده را نادیده گرفته و به نقطه‌ای برگردد که در آنجا برجام زاده شد. علاوه بر این نظام سیاسی آمریکا از رهبران ایران می‌خواهد قدرت‌طلبی منطقه‌ای را کنار گذاشته و از ساخت و تولید سلاح‌های موشکی راهبردی دست بردارد. نظام سیاسی ایران نیز این را نمی‌پذیرد. به نظر می‌رسد دو نظام سیاسی خود را برای سخت‌ترین روزها که به بن‌بست رسیدن روند صلح هسته‌ای است آماده می‌سازند و هرکدام دیگری را آزمایش می‌کنند تا ببینند تاب‌آوری دیگری چقدر است. جدای از اینکه در فضای سیاسی و سپهر احتمالی برخوردهای نظامی چه رخدادهایی را می‌توان به مثابه چشم‌انداز دید اما در حوزه اقتصاد نیز وضعیت برای ایران بسیار خطرناک است. گزارش پژوهشی که از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر شد و به دلیل ضعف اطلاع‌رسانی این نهاد دیده نشد نتیجه‌گیری کرده است اگر سناریو این باشد که ایران و آمریکا به سازگاری نرسند و تحریم‌ها تمام نشود ادامه وضعیت بغرنج و بسیار شکننده اقتصادی امروزی نیز ناممکن خواهد شد. آیا واقعا تصویری دقیق و کارشناسانه و بدون هراس از ادامه تحریم‌ها و سرنوشت مرگ برجام ارائه شده و با شهروندان در این‌باره گفت‌وگو شده است؟