-میلاد محمدی: دومین هفته مرداد نیز در شرایطی نسبتاً آرام پشت‌سر گذاشته شد و به نظر می‌رسد فضای «منطق» بر بازارهای مالی کشورمان حاکم شده است. برخلاف سال نخست فعالیت دولت یازدهم که نوسانات هیجانی قابل توجهی در میان معامله‌گران به چشم می‌خورد، مدتی است رفتار متین فعالان اقتصادی موجب آرامش نسبی در بازارها شده است.

از آنجا که توافق هسته‌ای نیز مطابق انتظار تمامی بازارهای مالی کشور بود، موجب جهش یا ریزش مداومی در قیمت‌ها نشد؛ به طوری که شاخص کل بورس 9 روز معاملاتی است در کانال 66 هزار‌واحدی نوسان می‌کند و دلار نیز در کانال 3300‌تومانی آرامش نسبی پیدا کرده است. بررسی رفتار سهامداران بورس و معامله‌گران ارز نشان می‌دهد، هیجانات تا حدود زیادی در بازارها کنترل شده و مسیر معقولی در معاملات مشاهده می‌شود.

خنثی بودن توافق بر بازارها؟
قیمت دلار از روزهای ابتدایی مردادماه وارد کانال 3300‌تومانی شد و در ادامه در محدوده 3300 تا 3350 تومان به نوسان پرداخت، امری که تداعی‌گر نوسان قیمت ارز در این محدوده در یک دوره نسبتاً قابل توجه پیش از توافق است. از 20 اسفند سال گذشته محدوده اصلی نوسان دلار، همین بازه قیمتی بوده و خروج دلار از این بازه نوسانی، به صورت مقطعی صورت گرفته است.

به طوری که در فروردین‌ماه فقط دو روز قیمت دلار زیر 3300 تومان رفت و کمتر از هفت روز نیز قیمت نهایتاً تا 3370 تومان بالا رفته بود؛ در همه روزهای اردیبهشت‌ماه قیمت در حبس بازه‌ای 3300 تومان تا 3350 تومان نوسان می‌کرد؛ در خردادماه نیز این محدوده قیمتی تا روزهای پایانی ماه پایدار ماند و فقط از 25 خرداد به بعد قیمت تا حدودی پایین آمد و کف بازه نوسانی به 3280 تومان رسید؛ در نخستین ماه تابستان که دوره حصول توافق بود، از روز 6 تا 14 تیرماه قیمت به بالای 3300 تومان بازگشت.

 اما از یک هفته پیش از نهایی شدن توافق و افزایش امیدواری نسبت به مذاکرات قیمت مجدداً به کانال پایین یعنی محدوده 3250 تا 3300 تومان (به جز موارد معدودی خروج موقت از این بازه قیمتی) وارد شد و نهایتاً از 4 مرداد و ثبت مجدد قیمت 3300‌تومانی، محدوده 3300 تا 3350‌تومانی برای هر دلار مجدداً اعتبار خود را در بازار ارز بازیافت. وضعیتی که تا چهارشنبه هفته گذشته (14 مرداد) به مدت 10 روز، پابرجا بوده است. این موضوع نشان می‌دهد اثر توافق بر بازار ارز، خنثی بوده است و با عدم تغییر عوامل «واقعی»، قیمت‌ها هم در همان محدوده پیشین وارد نوسان شده‌اند.

دو گمانه‌زنی از ماهیت انتظارات
در توضیح وضعیت اخیر یعنی بازگشت محدوده 3300 تا 3350‌تومانی برای نوسان ارز طی روزهای گذشته و تکرار شرایط پیش از توافق، به دو نکته اشاره می‌شود. موضوع نخست، این گمانه‌زنی است که به دلیل اطمینان نسبی فعالان بازارها به حصول توافق، شرایط روانی انتظاری پس از توافق عملاً تا حد زیادی بر فضای ذهنی بازارها طی ماه‌های گذشته غالب شده بود و به همین دلیل، گفته می‌شود اثرات توافق بر قیمت‌ها «پیشخور» شده بود.

همان‌طور که گفته شد، این تحلیل بر اساس این فرضیه استدلال می‌کند که حس غالب در بازارها در هفته‌ها و ماه‌های پیش از توافق، عموماً این بوده که مذاکرات هسته‌ای «نهایتاً» به نتیجه می‌رسد و به همین دلیل، صرف حصول توافق نمی‌توانست بازارها را «غافلگیر» کرده و به تغییرات قابل توجهی در محدوده‌های قیمتی آنها منجر شود.

مطابق این تحلیل، گام‌های بعدی توافق که اثرات واقعی شرایط آتی اقتصادی را بر اقتصاد کشور مشخص می‌کند (ورود دارایی‌های بلوکه‌شده، افزایش صادرات نفت، برداشته شدن محدودیت‌های تجاری و نهایتاً روشن شدن سیاست‌های دولت در قبال ارز، نفت، بودجه و نقدینگی) خواهد توانست بازار ارز را با اطلاعات کامل‌تری همراه کند و در نتیجه، محدوده باثبات‌تری را برای ورود ارز به مسیر انتظاری آتی در فضای بدون تحریم، مشخص کند.

 موضوع دیگری که در تفسیر فضای انتظاری کنونی خصوصاً در بازار سهام به آن اشاره می‌شود، این است که به دلیل نوسان‌های قبلی و شرایط بعضاً غافلگیرکننده و غیرقابل‌پیش‌بینی بازارها طی برخی از مقاطع تحریم؛ معامله‌گران «احتیاط» را چاشنی کار خود قرار داده‌اند و به همین دلیل، به سادگی قبل اقدام به ورود به بازار بر اساس تحلیل‌های شخصی خود نمی‌کنند. این تحلیل معتقد است همسو شدن انتظارات روانی معامله‌گران پیش و پس از توافق، به صورت «تدریجی» صورت گرفته و به همین دلیل، اعلام حصول توافق به صورت یک نقطه کانونی مهم برای بازارها عمل نکرده و در واقع، مراحل بعدی توافق است که این فرآیند را تکمیل می‌کند.

به عنوان مثال مراحلی مثل «تصویب توافق در کنگره یا وتوی اوباما در صورت عدم تصویب»، «موافقت با نتایج مذاکرات از سوی نهادهای داخل ایران»، «تایید اقدامات ایران از سوی آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای»‌ و «آغاز شدن فرآیند لغو تحریم‌ها»، همه اجزایی هستند از چیزی که «توافق هسته‌ای» نامیده می‌شود و بدون تکمیل این پازل‌ها، نمی‌توان انتظار داشت فاصله قابل توجهی بین دوره «پیشاتوافق» و «پساتوافق» وجود داشته باشد؛ چه این تفاوت، بیش از هر چیز مخصوص دوره‌های «پیشاتحریم»‌ و «پساتحریم» است.