شرایط کنونی بازار سرمایه و نوسانات نابهنگام و غیرقابل پیش‌بینی روند شاخص، فضای نگران‌کننده را برای اغلب فعالان این حوزه ایجاد کرده؛ به گونه‌یی که نقل محفل اکثر فعالان بازار، بررسی و تحلیل منطقی یا غیرمنطقی بودن روند نماگر بورس است. هرچند اکثر کارشناسان بازار سرمایه معتقدند رشد قیمتی سهام در بورس درباره شرکت‌هایی رخ داده که به نوعی درآمدهای آنها وابسته به افزایش نرخ ارز و قیمت‌های فروش جهانی است، بنابراین این موضوع طبیعی به نظر می‌رسد که با افزایش نرخ تسعیر ارز و قیمت‌های جهانی شرکت‌های مذکور عملکردی مناسب از خود به جا گذاشته و استقبال سرمایه‌گذاران و فعالان را به خود جلب کنند. این گروه تاکید دارند در کنار اعتقاد به منطقی بودن رشد قیمتی سهم‌ها و شاخص کل، توجه به این موضوع نیز حائز اهمیت است که رشد مذکور باید ملایم و به دور از هر گونه شتاب ناگهانی باشد. حال آنکه چاره شکل‌گیری چنین رویه آهسته و پیوسته‌یی، توقف یکباره نماد معاملاتی سهام از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار، اعلام شفاف‌سازی‌های ناگهانی و مبهم پیرامون شرکت‌ها و در نهایت سلب اعتماد سرمایه‌گذاران نسبت به بازار سرمایه نیست. سازمان بورس و اوراق بهادار باید به این نکته توجه داشته باشد که حرکت سرمایه‌ها به سمت بورس را به فال نیک گرفته و با بستن نماد شرکت‌ها که موجب کاهش نقدشوندگی به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های بازار سرمایه کارآمد و افزایش ریسک بازار می‌شود، این اعتماد را کاهش ندهند. روز شنبه هفته گذشته بود که مسوولان سازمان بورس در پی تصمیمی که البته بی‌سابقه نبود، اقدام به توقف چند نماد مهم و تاثیرگذار بازار کردند که در پی آن شک و تردید در تالار شیشه‌یی باعث شد تا سهامداران با راحتی خیال نتوانند اقدام به خرید و فروش سهام کنند.



پنجشنبه و جمعه دو هفته گذشته در ساختمان ملاصدرا چه خبر بود؟


درباره این نحوه تصمیم‌گیری سازمان بورس به سراغ محمودرضا خواجه‌نصیر، مدیر اداره نظارت بر بازارهای سازمان بورس رفتیم تا در گفت‌وگویی با این مسوول و ناظر بازار سرمایه کشور دلایل اخذ چنین تصمیم‌هایی از طرف سازمان بورس را جویا شویم.

جناب خواجه‌نصیر تا روز چهارشنبه شش آذر ماه هیچ مشکلی در روند معاملات نبود و همه مسوولان و کارشناسان بازار سرمایه متفق القول بر نبود حباب در بازار و طبیعی بودن روند معاملات تاکید داشتند. واقعا دو روز پنجشنبه و جمعه چه اتفاقی در ساختمان ملاصدرا رخ داد که تصمیم گرفتید ترمز شاخص را این گونه بکشید؟


با بررسی برخی نمادها به این نتیجه رسیدیم که آنها با رشد بی‌دلیل و طولانی‌مدت مواجه شده‌اند و باید کنترل شوند. البته این تصمیم‌گیری در پنجشنبه و جمعه اتفاق نیفتاده بود و ما مدتی بود که درباره روند بازار به سرمایه‌گذاران هشدار می‌دادیم. حتی من در چند مصاحبه به بررسی بودجه‌های سال آینده شرکت‌ها و اینکه آنها نمی‌توانند در سال بعد همین روند پرسود را داشته باشند، تاکید کرده بودم.

باید به سرمایه‌گذاران شوک می‌دادیم

چرا سازمان بورس فقط در زمان رشد شاخص و زمانی که سرمایه‌گذاران با بازدهی‌های خوبی مواجهند تصمیم می‌گیرد شرایط را بیشتر بررسی کند و اقدام به توقف نمادها می‌کند؟چرا در زمانی که شرکت‌های گروه خودرویی با افت قیمت سهام و حتی زیان‌دهی به دلیل افزایش نرخ ارز مواجه شدند، شما هیچ تصمیمی برای توقف نماد آنها نگرفتید؟

در آن زمان هم ما به‌شدت پیگیر وضعیت شرکت‌های گروه خودرویی بودیم اما همیشه توقف نماد در شرایط افت قیمت، به ضرر سهامداران است به همین دلیل ما سعی کردیم با عدم توقف نماد، شرایط را از آنچه هست، سخت‌تر نکنیم. اما در روند صعودی این گونه توقف نمادها باعث می‌شود تا سرمایه‌گذار هم با شوک مواجه شود و کمی درباره تصمیم‌های خرید و فروش سهام خود بررسی کند. به هرحال وقتی یک سهمی بی‌دلیل و بدون توقف دایم بالا می‌رود در یک جایی باید این تصمیم را گرفت.

اما به نظر می‌رسد بورس همیشه در دیرترین زمان این تصمیم را می‌گیرد. منظورم این است که زمانی که شما نمادها را متوقف کردید نزدیک به یک ماه بود که شاخص با رشدپرسرعتی مواجه شده بود و درست در نقطه‌یی که سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌یی پس اندازهای خود را به امید رونق دنباله‌دار بورس وارد بازار کردند شما اقدام به توقف نمادها کردید؟ بهتر نبود قبل از این کار، کمی به بازار هشدار می‌دادید تا دراین شرایط سرمایه‌های سهامداران غیرحرفه‌یی قفل نشود که نتیجه آن بی‌اعتمادی به بازار و ترجیح سرمایه‌گذاران جدید به حضور در بازارهای کاذب ارز و طلا خواهد بود.

سرمایه‌گذاران نباید نگران باشند نمادها بالاخره باز می‌شوند و این اتفاق باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاران با نگاه بهتری اقدام به خرید سهام کنند. اما در بازارهای مالی همیشه یک اصل وجود دارد که در حد قابل قبولی تایید شده است که روندهای دنباله‌دار افزایش قیمت، صد در صد پس از مدتی موجب عکس‌العمل شدید خواهد شد. در چنین شرایطی وقتی به نقطه‌یی می‌رسیم که سرمایه‌گذار فقط به خاطر رشد قیمت سهم اقدام به خرید می‌کند و از واقعیت شرایط بنیادی شرکت منحرف می‌شود ناگزیر به توقف نماد هستیم. زیرا هر رشد شدید قیمتی یک سقوط را دنبال دارد و ناگریز در شرایط سقوط قیمت عده‌یی متضرر خواهند شد پس هر زمان که جلوی این انحراف سرمایه‌گذاری را بگیریم، از شدت ضربه کاسته‌ایم.



وظیفه شما چیست؟


نباید فراموش کرد که وظیفه سازمان بورس و اوراق بهادار نظارت بر شفافیت شرکت‌ها در هنگام ارائه اطلاعات است. حال آنکه اظهارنظر و تحلیل شرایط بازار یا دخالت در تغییر این حرکت در وظیفه قانونی این سازمان نیست. اما اظهارنظر شما نشان می‌دهد که سازمان بورس می‌خواهد با کنترل نمادها، در افزایش و کاهش بازار دخالت کند.

سازمان بورس به عنوان ناظر بازار سرمایه وظیفه دارد جلوی سوءاستفاده گروهی از معامله گران کوتاه‌مدت را بگیرد و مطمئن باشید که سرمایه‌گذاران اساسی و همیشگی بازار سرمایه مثل ریگ‌های ته جوی می‌مانند که گذرا نیستند به همین دلیل هم از این گونه تصمیم‌های سازمان بورس رضایت دارند زیرا این گروه سفته‌بازان و دلالان کوتاه‌مدت نیستند. ما همین امسال تجربه رشد‌های پرسرعت و تبعات منفی آن را دیدیم.

در ابتدای سال 91 بازار با روندی صعودی کار خود را آغاز کرد اما این روند حتی به پایان فروردین نیز نرسید و بازار برای اصلاح قیمت‌ها 5 ماه تمام به رکود رفت و این رکود همه ارکان بازار را کلافه و نگران کرد. ابزارهای کنترلی و تعادلی در بازار برای این جور مواقع طراحی شده‌اند و این گونه نیست که مدیران سازمان بورس در تصمیم‌گیری‌های خود احساسی عمل ‌کنند.

چطور ممکن است که مسوولان سازمان بورس اهمیتی به سهامداران این بازار ندهند. اگر این گونه بود پس چرا ما در تمام 5 ماهه رکود بازار به دنبال راهکاری برای بازگشت بازار به رونق بودیم. مگر ما اوراق خرید تبعی را به بورس نیاوردیم؟ مگر بیمه سهام را راه نینداختیم تا سهامداران با خیالی آسوده پول‌های خود را به این بازار بیاورند. چرا وقتی مسوولان بورس در جهت بهبود بازار تلاش می‌کنند همه راضی‌اند اما وقتی قصد داریم بازار را متعادل کنیم، فریاد نارضایتی همه بلند می‌شود.



سهامداران، بچه‌های بهانه گیر تالار شیشه‌یی


به نظر من متعادل کردن بازار مثل قرص می‌ماند که بچه‌ها هنگام مریضی فقط تلخی مزه قرص را درک می‌کنند و اهمیتی به فایده‌های آن نمی‌دهند. سهامداران هم مثل بچه‌های بیماری می‌مانند که قرص را به دلیل تلخی‌اش دوست ندارند و فکر می‌کنند اگر نمادها باز بود سود بیشتری می‌بردند اما به عواقب آن فکر نمی‌کنند.

البته ذکر این مثال کم‌لطفی به تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران است که بر اساس تحلیل و بررسی وضعیت فعلی و آتی سودآوری شرکت‌ها اقدام به خرید و فروش سهام می‌کنند.

مسلما سهامدارانی که با تحلیل اقدام به خرید و فروش می‌کنند، در این شرایط نیز اعتراضی به ما ندارند.

سال گذشته در زمانی که بازار فقط بر نمادهای قندی تمرکز کرده بود وقتی ما با توقف این نمادها از رشد بی‌دلیل آنها جلوگیری کردیم همه اعتراض کردند که چرا مانع رشد قندی‌ها شدیم اما اگر اجازه می‌دادیم تا پی بر‌ای این گروه به 80 هم برسد هیچ دردی از بازار درمان نمی‌شد جز اینکه بالاخره در جایی سهامداران متوجه می‌شدند که هیچ پتانسیلی در این شرکت‌ها نیست و آنها طبل توخالی‌اند. در نتیجه سهامداران این گروه هم به سرنوشت سهامداران صدرا دچار می‌شدند که امروز سهامداران را بدبخت کرده است.



خواجه‌نصیر با رونق مخالف است؟


سرمایه‌گذاران بورسی آقای مالمیر را ریسک جدید بازار می‌خوانند و معتقدند شما هم با رشد بازار مخالفید و هر زمان که بازار با رونق مواجه شده و بازدهی خوبی به سهامداران می‌دهد، تصمیم‌هایی می‌گیرید که مانع تداوم این روند شود.

من و آقای مالمیر هیچ‌وقت به تنهایی تصمیم‌گیرنده نیستیم. اما اگر آقای مالمیر نمادها را متوقف می‌کند یا خواجه‌نصیر جلوی رشد بازار را می‌گیرد برای این است که سرنوشت صدرا بار دیگر در بازار ما تکرار نشود. نمی‌شود که همیشه همه علایق به سمت رشد بازار باشد پس چه کسی به ایجاد تعادل فکر کند. معلوم است که همه سهامداران دوست دارند که بازار همیشه صعودی باشد اما این گونه تصمیم‌ها و بررسی‌های سازمان بورس نشان از استقلال این نهاد دارد و نشان می‌دهد که مسوولان بورس آلوده به رانت نیستند و به سهم فکر نمی‌کنند بلکه روند تعادلی بازار برایشان اهمیت دارد.



هنوز هم می‌گویم بازار حباب ندارد

شما معتقدید که سازمان بورس به فکر سهامداران است اما اگر این گونه است چرا در روزها و هفته‌های قبل درباره روند رشد پرشتاب بازار هشدار ندادید و حتی برخی از همکاران شما بارها تاکید کردند که بازار حبابی ندارد و رشد قیمت سهام کاملا طبیعی است. حتی گروهی معتقدبودند بازار سهام از تورم و رشد قیمت در سایر بازارها جا مانده و باید خودش را با افزایش قیمت ارز هماهنگ کند؟

این که همه تاکید داشتند قیمت‌ها حباب ندارد بحث دیگری است. در حال حاضر هم می‌گوییم بازار حباب ندارد. حباب تعریف علمی خاص خودش را دارد و در حال حاضر در بازار ایجاد نشده است اما نباید اجازه داد تا بازار حبابی شود.

درباره هماهنگی بازار با افزایش نرخ ارز هم باید گفت این تحلیل صحیحی نیست که شرکت‌ها حتما باید بر اساس ارزش جایگزینی‌شان معامله شوند. سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری در بازار حدود 60 الی 70 درصد کمتر از ارزش واقعی خود معامله می‌شوند پس این فرضیه کاملا غلط است. هر بازاری خودش را متناسب با تغییر فاکتورهای اساسی، تعدیل می‌کند.

دلار از شهریور سال گذشته تا امروز سه برابر شده است اما عین این تغییرات قیمت ارز در بازار مسکن هم اعمال شده و قیمت مسکن هم سه برابر شده است؟! خیر، این اتفاق نیفتاده و در بورس هم نخواهد افتاد زیرا شرایط بازارها برای تاثیر‌پذیری از متغیرهای مختلف با یکدیگر فرق می‌کند.



حقوقی‌های بزرگ همکاری نمی‌کنند

در این شرایط به نظر شما بهترین راهکار برای ایجاد تعادل، به جز توقف نمادها چیست؟


ما اعتقاد داریم نخستین اهرم برای متوازن کردن بازار، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و حقوقی بزرگ هستند که با عرضه و حمایت به موقع می‌توانند تعادل قیمتی را ایجاد کنند اما متاسفانه این عکس‌العمل به موقع از سوی سرمایه‌گذاری‌ها را شاهد نیستیم. به طوری که وقتی سهمی 50 درصد افزایش نرخ را طی یک ماه تجربه می‌کند باز هم حاضر به عرضه نیستند در صورتی که در شرایط منفی بازار هم حاضر نبودند در قیمت‌های بسیار پایین‌تر از حال حاضر برای حمایت از این سهام خرید کنند. سوال ما اینجاست که چه اتفاقی در این شرکت‌ها رخ داده که اینقدر ارزنده شده‌اند که حقوقی‌ها در صف‌های خرید این نمادها را متعادل نمی‌کنند؟ بنابراین یا روند منفی بازار اشتباه بوده یا اینکه در حال حاضر به سمت قیمت‌های غیرعادی حرکت می‌کنیم.

در تمام دنیا نهادهای مالی سعی می‌کنند از فرصت‌های خرید و فروش با توجه به ارزندگی سهام نهایت استفاده را ببرند و در فضای مثبت و منفی رویکرد حمایتی و کسب سود مناسب را دنبال کنند، اما در بورس ما برخی از شرکت‌های حقوقی از ابزار‌های متعادل‌کننده به خوبی استفاده نمی‌کنند. به این ترتیب ناگزیر هستیم برای هشدار و اطلاع‌رسانی به سهامداران نمادها را متوقف کرده تا فضای هیجانی را متعادل کنیم.

سازمان قطع به یقین از رشد شاخص‌ها، گردش معاملات و افزایش ارزش بازار استقبال می‌کند اما در شرایط کنونی برای عبور از هیجانات غیرعادی و شفاف‌سازی، این توقف ضروری بود. این در حالی است که ما به دنبال روندهای دنباله‌دار هستیم و نه روندهای مقطعی و کوتاه‌مدت. با این حال اگر این شرکت‌ها دارای اطلاعات مناسبی باشند، قطعا بعد از بازگشایی نیز روند رشدی دارند و در غیر این صورت برای رسیدن به تعادل اصلاح قیمتی را شاهد خواهند بود.



بالاخره نمادها باز می‌شوند

سهامدارانی که سرمایه‌هایشان در نمادهای متوقف قفل شده است، چه زمان می‌توانند با بازگشایی نماد به پول خود برسند؟

اداره نظارت بر ناشران سازمان بورس درباره بازگشایی نمادها تصمیم‌گیری می‌کند و پس از دریافت اطلاعات لازم، برای بازگشایی این نمادها اقدام خواهد کرد.
مانع تکرار تجربه تلخ صدرا می‌شویم
سازمان بورس به عنوان ناظر بازار سرمایه وظیفه دارد جلوی سوءاستفاده گروهی از معامله گران کوتاه‌مدت را بگیرد و مطمئن باشید که سرمایه‌گذاران اساسی و همیشگی بازار سرمایه مثل ریگ‌های ته جوی می‌مانند که گذرا نیستند به همین دلیل هم از این گونه تصمیم‌های سازمان بورس رضایت دارند زیرا این گروه سفته‌بازان و دلالان کوتاه‌مدت نیستند. ما همین امسال تجربه رشد‌های پرسرعت و تبعات منفی آن را دیدیم.

به نظر من متعادل کردن بازار مثل قرص می‌ماند که بچه‌ها هنگام مریضی فقط تلخی مزه قرص را درک می‌کنند و اهمیتی به فایده‌های آن نمی‌دهند. سهامداران هم مثل بچه‌های بیماری می‌مانند که قرص را به دلیل تلخی‌اش دوست ندارند و فکر می‌کنند اگر نمادها باز بود سود بیشتری می‌بردند اما به عواقب آن فکر نمی‌کنند.

اگر آقای مالمیر نمادها را متوقف می‌کند یا خواجه‌نصیر جلوی رشد بازار را می‌گیرد برای این است که سرنوشت صدرا بار دیگر در بازار ما تکرار نشود. نمی‌شود که همیشه همه علایق به سمت رشد بازار باشد پس چه کسی به ایجاد تعادل فکر کند. معلوم است که همه سهامداران دوست دارند که بازار همیشه صعودی باشد اما این گونه تصمیم‌ها و بررسی‌های سازمان بورس نشان از استقلال این نهاد دارد و نشان می‌دهد که مسوولان بورس آلوده به رانت نیستند و به سهم فکر نمی‌کنند بلکه روند تعادلی بازار برایشان اهمیت دارد.
اعتماد