به فرانسویها چقدر بدهكاریم؟
فرانسه با وجود مواضع افراطی و مخرب در مذاكرات هستهای و سابقه بد شركتهایش در صنعت نفت کشورمان پس از برجام امتیازات اقتصادی بینظیری در ایران به دست آورده که از جمله آنها ورود به طرح توسعه مهمترین میدان نفتی کشورمان است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، فرانسویها بعد از انقلاب اسلامی امتیازات ویژهای در اقتصاد ایران به دست آوردند که تا پیش از آن حتی به چنین منافع گستردهای فكر هم نمیکردند.
بعضی از ناظران سیاسی دلیل اعطای چنین امتیازات گستردهای به فرانسویها را اقامت امام راحل(ره) در واپسین ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در دهكده نوفل لو شاتو فرانسه و کارشكنی نكردن دولت فرانسه در فعالیتهای ایشان میدانند،البته این ناظران به این نكته دقت نمیکنند که دولت فرانسه تنها دولتی در جهان محسوب میشود که به طور رسمی اعلام کرده که طرحهایی برای ترور امام خمینی(ره) را بررسی کرده است. چنانكه «کنت الكساندر دو مارانش» رئیس وقت دستگاه اطلاعات و امنیت فرانسه SDECE در کتاب جنگ جهانی چهارم صراحتا درباره پیشنهاد خود برای ترور امام در طول دوران اقامت ایشان در فرانسه و مخالفت رئیسجمهور وقت فرانسه به دلیل ترس از عواقب آن توضیح داده است. پیشنهادی که حتی صهیونیستهای خونخوار هم جرات طرح علنی را در هیچ دورهای نداشتهاند.
از سوی دیگر دولت فرانسه تنها دولت غربی محسوب میشود که تسلیحات جنگی خود را برای ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی ایران به طور مستقیم و بدون واسطه و بدون هرنوع پردهپوشی در طول جنگ تحمیلی در اختیار صدام قرار داده است. به گونهای که به جز فروش تعداد قابل توجهی جنگنده پیشرفته میراژ F1 ، فرانسویها هواپیماهای جنگنده ناونشین سوپر اتاندارد نیروی دریایی فرانسه را نیز به همراه موشکهای پیشرفته اگزوست به رژیم صدام اجاره دادند تا در روند هدف قرار دادن نفتكشها و کشتیهای تجاری ایران در خلیجفارس کوچکترین تاخیری اتفاق نیفتد. بعضی منابع مدعی هستند خلبانهای فرانسوی هدایت جنگندههای اجارهای سوپراتاندارد را علیه اهداف اقتصادی ایران بر عهده داشتهاند.
*پاداش فرانسوی
علیرغم این کارنامه درخشان، فرانسویها بعد از پایان جنگ تحمیلی چنان امتیازات ویژهای از اقتصاد بكر ایران دریافت کردند که بعد از آن نصیب هیچ کشور غربی یا شرقی دیگری نشد.
از حضور در بخش پر منفعت نفت و گاز ایران گرفته تا تصاحب کامل بازار انحصاری خودروی ایران از سوی دو خودروساز نیمهورشكسته فرانسوی و حتی صادرات گسترده نسل اول گوشیهای تلفن همراه «ساژم» در قالب مونتاژ داخلی و دیگر امتیازات کوچک و بزرگ اقتصادی.
ماجرای بلوكه شدن سهام ایران در کارخانه تولید سوخت هستهای اوریف لیم فرانسه نیز فصل جداگانهای از تعامل تاریخی اقتصادی ایران و فرانسه را به خود اختصاص داده است.
کارنامه فرانسویها در این فعالیتهای اقتصادی هم نه تنها چنگی به دل نمی زند، بلكه در اغلب موارد به شدت به زیان طرف ایرانی و سود شركت های فرانسوی بوده است.
کما اینكه بسیاری از مردم ایران لااقل یک بار از خودشان این سؤال را پرسیدهاند که چرا بازار خودروی ایران باید به صورت انحصاری در اختیار یک خودروساز درجه چندم فرانسوی باشد. علاقهمندان به تحولات صنعت خودرو میدانند که در مقاطعی یک سوم سود خالص این خودروساز فرانسوی که یکطرفهترین قراردادهای ممكن را با خودروسازان ایرانی منعقد کرده بود تنها از بازار تشنه ایران تامین میشد.
*صداقت فرانسوی
اما در بخش نفت عملكرد فرانسویها از این هم خسارتبار تر است. شركت فرانسوی توتال که در گرماگرم تحریمهای آمریکا و غیاب غولهای قدیمی نفتی فرصتهای منحصر به فردی در فرآیند توسعه میادین نفت و گاز ایران به دست آورد، با ارائه هدفمند اطلاعات غلط و دروغین، از یک سو سود سرشاری نصیب خود و شركای منطقهای خود کرده و از سوی دیگر زیانهای بعضا جبرانناپذیری در میادین نفت و گاز ایران ایجاد کرده است.
مهمترین سوء عملكرد توتال مربوط به مهمترین منبع گازی ایران و بزرگترین میدان گازی جهان یعنی میدان مشترک پارس جنوبی است.
بر اساس آنچه مدیران اسبق و متخصصان نفتی میگویند، شركت توتال در طرح توسعه اولیهای که برای توسعه این میدان فوق عظیم در اختیار ایران گذاشت، علاوه بر پنهان کردن اطلاعات بسیار مهمی درباره لایههای گازی مشترک این میدان، فازهای ایرانی را بر خلاف طرف قطری نه روی مرز آبی ایران و قطر در این میدان، بلكه در عمق آبهای ایران تعریف کرد تا فرصت حداكثری را برای برداشت هرچه بیشتر رقیب قطری در این میدان فراهم کند. دلیل این امر نیز واضح بود: توتال از برداشت همزمان در طرف قطری منافع بیشتری به جیب میزد.
منصور دفتریان، رئیس انجمن مهندسی گاز ایران چند سال پیش در مصاحبهای اعلام کرد:« در میدان گازی پارس جنوبی چهار لایه گازی وجود دارد، اما 10 سال است که ایران از بزرگترین لایه گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شركت توتال برای برداشت کامل نبوده و کسی هم متوجه این موضوع نشده است. هیچ شک و شبههای وجود ندارد که این کار شركت توتال فرانسه عمدی بوده و بر همین اساس قرار است انجمن گاز ایران از این شركت نفتی شكایت کند. در این زمینه طرف ایرانی بازی خورده است و تاریخ بعدها در مورد آن قضاوت خواهد کرد.»
اصغر ابراهیمی اصل معاون اسبق وزیر نفت نیز سال گذشته همزمان با رونمایی از الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC در این باره توضیح داده و با اشاره به اشتباهات توتال در توسعه فاز 2 و 3 پارس جنوبی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود:« سرمایهگذارانی که در طرف قطری سرمایهگذاری کردند و نفت و گاز را تولید میکنند در یک مقطعی به ایران آمدند و گفتند علیرغم همه تحریمها ما میخواهیم کار کنیم که بطور مثال توتال یکی از آنها بود. اما در قسمت 3700 کیلومتری ما فاز 2، 3، 4، 5، 6، 7،8 را درست در وسط میدان به سمت سرزمین اصلی ما انتخاب کردند و شروع به حفاری، سكو زدن و تولید کردند و زدن چاهها را از لایههایی انجام دادند که متعلق به ماست و ادامه این لایه طرف قطر نیست.»
وی در جای دیگری با اشاره به عملكرد فاجعهآمیز توتال توضیح داد:« میدان پارس جنوبی9700 کیلومتر مربع است که 3700 کیلومتر مربع سمت ایران و 6000 کیلومتر طرف قطر است و این کشور تمام سكوها را در لب مرز نصب کرده است و به صورت ازدیاد برداشت در حال تولید است اما ایران فاز 2 و 3، 4، 5، 6، 7، 8 را در وسط میدان حفاری کرد و بعد متوجه شدیم که ما از لایههای مستقل (غیرمشترک) در حال برداشت گاز بودیم و قطر از لایه مشترک گاز تولید میکرد. به این صورت که ایران چاههای خود را در لایه١ kو 2 kحفر کرده است که لایه مستقل گازی محسوب میشود، اما قطر چاههای خود را در لایه 3 k و 4k که در لایه مشترک است حفر کرده است و روزی حداقل 25 میلیون متر مكعب گاز و 40 هزار بشكه میعانات گازی از سمت ایران مهاجرت میکند...این به دلیل آن است که ما محل سكوها را اشتباه انتخاب کردیم.»
مرحوم پروفسور علی محمد سعیدی، یکی از نخبگان برجسته صنعت نفت ایران که تالیفات وی درباره مهندسی مخزن هنوز هم از جمله منابع معتبر جهانی در این باره محسوب میشود و در عین حال مدت زیادی نیز به طور مستقیم با شركت توتال کار کرده است در مقالهای در سال 81 نوشته است: «عملكرد شركت نفت توتال که بهترین ناحیه این پارس جنوبی را به خود اختصاص داده است این فرضیه را تقویت میکند که یکی از اهداف اصلی این شركت، جلوگیری از آثار ناشی از بهرهبرداری ناحیه ایران بر روی چاههای گاز ناحیه قطر است که خود این شركت در آن فعالیت دارد. ».
خیانت توتال در پارس جنوبی اگرچه بزرگترین سوء عملكرد این شركت در ایران محسوب میشود اما تنها مورد از این دست نیست.
غلامحسین حسنتاش رئیس اسبق موسسه مطالعات بینالمللی انرژی وابسته به وزارت نفت در مصاحبهای برگ دیگری از فریبكاری فرانسوی را رونمایی میکند:« توسعه دو میدان سیری A و E پیش از انقلاب بررسی شد و به دلیل غیراقتصادی بودن تولید به بایگانی رفت تا دوران وزارت آقای آقازاده توتال طرحی را ارائه داد که بر اساس آن، طرف فرانسوی ادعا کرد ضریب بازیافت میدان 55 درصد است. یکی از کارشناسان ارشد مخزن کشور در شركت فلات قاره این ادعا را رد و بالاترین رقم را 25 درصد اعلام کرد و با بیتوجهی مسوولان وقت مواجه شد. به هر شكل میدان را توسعه دادند و بعد از چندماه مشخص شد که رقم اعلامی از سوی این شركت فرانسوی رویایی بوده است، هرگز به تولید هدف نرسید و افت تولید هم زودتر از موعد آغاز شد.»
اگرچه توتال تنها شركت بزرگ نفتی اروپایی نیست که چنین عملكرد غیر قابل دفاعی در صنعت نفت و گاز ایران از خود به جا گذاشته است اما عملكرد این شركت از نظر میزان خسارات وارد شده احتمالا بینظیر و منحصر به فرد بوده است.
*ارتباط فرانسوی
نوع ارتباط سیاسی فرانسویها با ایران در کل دوران پس از جنگ ابدا بهتر از عملكرد اقتصادی آنها در ایران نبوده است و علیرغم امتیازات ویژهای که فرانسویها در اقتصاد ایران به دست آوردند، نه تنها هیچ امتیاز سیاسی از ناحیه این کشور نصیب ایران نشد، بلكه بعضی از بدترین دهنکجیهای سیاسی به ایران از سوی سیاستمداران خوشپوش و ادكلنزده فرانسوی انجام شده است.
از پناه دادن به یکی از خطرناکترین فرقه های تروریستی یعنی گروهک منافقین در فرانسه و خارج کردن نام گروهی که رئیسجمهور و نخست وزیر ایران را در اوج روزهای جنگ تحمیلی به شهادت رسانده بود از فهرست سیاه که بگذریم، فرانسویها حتی در مذاكرات هستهای در دولت یازدهم هم از جمله طرفهایی بودند که مخربترین مواضع را علیه ایران و علیه به نتیجه رسیدن مذاكرات اتخاذ میکردند. به گونهای که موضعگیریهای خصمانه فرانسویها گاهی گوی سبقت را از شركای آمریکایی آنها هم میربود و در روند مذاكرات اختلال جدی ایجاد میکرد.
فرانسویها با وجود این همه کارشكنی هستهای بعد از به نتیجه رسیدن مذاكرات در ایران بهای این کینهجویی خود را پرداختهاند؟ پاسخ یک "خیر" بزرگ است. فرانسویها نه تنها هیچ هزینهای بابت تهدید و تحدید منافع ملی ایران پرداخت نكردهاند، بلكه پاداش های به مراتب بزرگتری نسبت به دوره ماقبل تحریمها نیز دریافت کردهاند.
بعد از برجام، شركت پژو بدون دادن هیچ خسارتی و علیرغم مخالفت شدید افكار عمومی باز هم سهم خود از بازار انحصاری خودروی ایران را پس گرفت و قراردادهای شیرین جدیدی با خودروسازان ایرانی برای مونتاژ خودروهای خود در ایران منعقد کرد. ایرباس یک قرارداد بسیار بزرگ بیش از 10 میلیارد دلاری صادرات هواپیمای پهنپیکر به ایران به دست آورد و توانست بعضی خطوط تولید خود را که امكان تعطیلی آنها به دلیل نبود مشتری وجود داشت، احیا کند.
حتی در راه آهن سریعالسیر تهران- اصفهان نیز که قرارداد آن در سال 93 با چینیها بسته شده بود و ایتالیاییها هم بخشی از نظارت بر اجرای آن را بر عهده داشتند نیز به تازگی سهمی به فرانسویها داده شده است.
*«گوشت بدون استخوان» فرانسوی
اما مهمترین امتیازی که فرانسویها بعد از برجام به آن رسیدهاند باز هم در حوزه نفت و گاز و باز هم در یک میدان مشترک نفتی بسیار عظیم است.
این بار پای بزرگترین میدان توسعه نیافته نفتی ایران یعنی میدان آزادگان در میان است. آن هم در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC که امتیازات و اختیارات بسیار گسترده و حیرتانگیزی به شركتهای نفتی خارجی داده است.
بیژن زنگنه وزیر نفت اعلام کرده است که درباره میدان آزادگان با شركت توتال فرانسه قرارداد محرمانگی امضا شده است. بر اساس این قرارداد اطلاعات فنی مربوط به مخزن این میدان در اختیار شركت فرانسوی قرار میگیرد تا این شركت برنامه و طرح خود را برای توسعه این میدان آماده کند و بعد از برگزاری مناقصه توسعه آن را در اختیار بگیرد.
میدان نفتی آزادگان که با کشور عراق مشترک است، بزرگترین میدان نفتی توسعه نیافته ایران محسوب میشود که به دو بخش آزادگان شمالی و جنوبی تقسیم شده و فرایند توسعه آن بین پیمانكاران خارجی مختلف ژاپنی و چینی دست به دست شده است.
تولید اولیه 50 هزار بشكهای میدان آزادگان پس از عقب کشیدن ژاپنیها توسط دو شركت ملی مناطق نفتخیز جنوب و پتروایران در قالب پیمانكار و کارفرما و با هزینه بسیار پایینتر از پیشنهادات خارجیها انجام شد.
برای توسعه هر دو بخش آزادگان شمالی و جنوبی قراردادهایی با شركتهای چینی در قالب بیع متقابل سقف باز open capex منعقد شد که بنا به اظهار مسئولان وزارت نفت طرح توسعه فاز نخست آزادگان شمالی به زودی به بهرهبرداری میرسد. از سوی دیگر در آزادگان جنوبی در ابتدای فعالیت دولت یازدهم از پیمانكار چینی خلع ید شد و کار توسعه میدان به شركت ملی توسعه و مهندسی نفت (متن) سپرده شد تا با استفاده از ظرفیتهای داخلی توسعه این بخش از میدان آزادگان را عملیاتی کند.
میدان نفتی آزادگان اصلیترین امید افزایش ظرفیت تولید نفت ایران در سالهای آینده محسوب میشود و در کنار دیگر میادین غرب کارون که اغلب آنها در واقع لایههای مختلف همین میدان هستند، بخش قابل توجهی از تولید نفت ایران را در آینده نزدیک بر عهده خواهد گرفت.
در واقع این میدان، به نوعی گوشت بدون استخوان در میان میادین نفتی و گازی ایران محسوب میشود. چرا؟ به دلایل بسیار ساده و بدیهی.
این میدان از جمله میادینی است که توسعه آن از نظر مهندسی مخزن تقریبا با هیچ پیچیدگی یا ریسک خاصی روبرو نیست. این میدان در یک دشت مسطح در خشکی قرار دارد و فرآیند توسعه آن به قدری بدون ریسک است که بر خلاف اغلب میادین نفتی ایران، در فاصله هزار متری هر چاه در این میدان می توان چاه جدیدی حفر کرد بدون اینكه برای تولید چاه اول مخاطرهای ایجاد شود.
از سوی دیگر بر خلاف بسیاری از میادین دریایی نفت و گاز ایران، توسعه این میدان به تجهیزات پیچیده و خاص که سازنده انحصاری در جهان دارند نیاز ندارد و از این جهت هم عملا نیاز خاصی به شركتهای خارجی وجود ندارد. کما اینكه حتی در صورت نیاز به چنین تجهیزاتی نیز با توجه به فضای پساتحریم تهیه کردن آنها از بازار بینالمللی قطعا کار دشواری نخواهد بود.
در عین حال، متخصصان مهندسی مخزن در شركت «متن» به عنوان کارفرمای توسعه آزادگان به جد معتقدند به دلیل ساختار مخزن و نوع نفت موجود در این میدان احتمال مهاجرت نفت این میدان به سمت بخش عراقی آن که در عراق «مجنون» خوانده میشود بسیار ناچیز است. به عبارت دقیقتر سپردن توسعه این میدان به پیمانكاران ایرانی که پیش از این هم از عهده توسعه اولیه این میدان به راحتی و با هزینه بسیار پایین برآمدهاند نیز ریسک خاصی برای بهرهبرداری از این میدان مشترک ایجاد نمیکند.
از یاد نبریم که سپردن این «گوشت بدون استخوان» به شركت فرانسوی توتال در حالی کلید خورده است که اغلب پیمانكاران نفتی داخلی اعم از شركتهای زیرمجموعه وزارت نفت و شركتهای خارج از آن از نداشتن پروژه به شدت رنج میبرند و اغلب آنها در چند مرحله مجبور به تعدیل نیروهای متخصص خود شدهاند. نكته تاسف آور اینجاست که بسیاری از نیروهای تعدیل شده از شركتهای ایرانی جذب شركتهای خارجی شدهاند و این شركتهای خارجی با تکیه بر توان فنی همین نیروها برای گرفتن پروژههای مربوط به توسعه میادین به ایران میآیند و همان خدمات را با چند برابر قیمت پیمانكاران ایرانی به صنعت نفت ارائه میکنند.
و باز هم نباید از یاد برد که به دلیل شیفتگی بیش از حد به خارجیها، صنعت نفت در ایران بعد از گذشت یک قرن از کشف نفت هنوز هم در بخش های زیادی با وابستگی و عدم اعتماد به نفس روبروست که با سپردن پروژههایی از این دست به پیمانكاران ایرانی قطعا راه برای رشد این پیمانكاران و توانمند شدن آنها برای اجرای پروژههایی رقابت پذیر در سطح بینالمللی فراهم میشود.
از یاد نبریم که توتال سابقه پرداخت رشوه به بعضی مقامات ایران را برای گرفتن پروژه در پارس جنوبی در کارنامه دارد و به دلیل پرداخت رشوه با مجازاتهای قابل توجهی در کشورهایی که سهام این شركت را در بورسهایشان معامله میکنند مواجه شده است. با این سابقه، بعید نیست که توتال برای هر اقدامی در صنعت نفت یاران از جمله حداكثر کردن منافع خود و شركای دیگرش و ضایع کردن منافع ملی ایران دوباره از این حربه استفاده کند. به خصوص با توجه به اینكه در الگوی جدید قراردادهای نفتی ایران موسوم به IPC عملا دست پیمانكار خارجی بیش از اندازه باز گذاشته شده است و همزمان بسیاری از مدیران میانی علاقه خود را برای کار زیرمجموعه شركتهای بزرگی مانند توتال در کشورهای دیگر پنهان نمیکنند.
*پول فرانسوی
با توجه به این شرایط، شاید تنها بهانه مسموع برای سپردن توسعه آزادگان به شركتی با سابقه منفی توتال و به خصوص با امتیازات بسیار بسیار شیرینی که IPC به پیمانكاران خارجی عطا میکند، نیاز به منابع مالی قابل توجه برای توسعه این میدان باشد. بعضی برآوردها از نیاز 7 میلیارد دلاری برای ادامه توسعه این میدان خبر میدهند.
اگرچه متاسفانه در کشور ما درباره راهكارهای تامین مالی داخلی و بینالمللی هنوز فعالیتهای جدی و قابل توجهی انجام نشده است اما مشكل تامین مالی آزادگان نیز راه حلهای بسیار در دسترسی دارد.
مسئولان وزارت نفت هم به خوبی با چنین راهكارهایی آشنایی دارند. یکی از این راهكارها در روزهای آخر سال 94 آزمایش شد و نتایج شگفانگیزی از آن حاصل شد.
در روزهای پایانی اسفند 94 پنج هزار میلیارد تومان اوراق مشاركت نفتی از طریق سازوكار بورس عرضه شد و به گفته محمد فطانت رئیس سازمان بورس این اوراق در «کسری از ثانیه» فروش رفت. کارگزاران بورس میگویند برای خرید این 5 هزار میلیارد تومان اوراق مشاركت به اندازه 10 هزار میلیارد تومان تقاضا را ثبت کردهاند که اغلب آن نیز از سوی شركتهای حقوقی بوده است. این یعنی امكان فروش 5 هزار میلیارد تومان دیگر از این اوراق در یکی از بیرونقترین دورههای زمانی بازار سرمایه وجود داشته است.
این کارگزاران میگویند تامین مالی 7 میلیارد دلاری آزادگان در چند مرحله از طریق همین سازوكار یعنی فروش اوراق مشاركت ریالی و با ضمانت شركت ملی نفت به راحتی میسر خواهد بود.
این نكته از این جهت هم باید مورد توجه قرار بگیرد که اغلب هزینههای توسعه آزادگان هزینههای ریالی ست و حتی سرمایهگذار خارجی هم باید بخش زیادی از منابع را به صورت ریالی در این میدان هزینه کند.
این راهكار همچنین به جذب بخشی از نقدینگی هزار هزار میلیارد تومانی ایجاد شده در سالهای اخیر به پروژههای مولد و اقتصادی کشور کمک میکند.
از سوی دیگر بند ق تبصره 2 قانون بودجه 93 و ماده 15 قانون اصلاح بخشی از مقررات مالی دولت اختیارات گستردهای به وزارت نفت برای استفاده از درآمدهای میادین نفتی برای ادامه توسعه میادین در فازهای بعدی عطا کرده است. چنانكه ركنالدین جوادی مدیرعامل شركت ملی نفت هم پیش از این گفتوگو با فارس از «بند قافی» شدن تامین مالی توسعه آزادگان جنوبی خبر داده بود.
بند قاف به شركت ملی نفت اجازه میدهد به جز سهم 14.5 درصدی از فروش نفت، منابع لازم برای سرمایهگذاری در میادین نفت و گاز را از طریق درآمدهای خود آن میادین بازپرداخت کند.
نكته مهم در این رابطه آن است که هیچ کدام از شركتهای نفتی خارجی هم منابع مالی مورد نیاز برای توسعه میادین نفت و گاز به خصوص میادین بزرگ را به یکباره تامین و سرمایهگذاری نمیکنند. بلكه آنها نیز با سرمایهگذاری اندکی برای رساندن میدان به تولید اولیه آغاز میکنند و از محل بازپرداخت هزینهها از درآمد خود میدان، فازهای بعدی توسعه میدان را جلو میبرند و عملا نوعی از توسعه پلكانی را محقق میکنند.
*«پوست کنده» فرانسوی
وقتی توسعه میدان آزادگان در غیاب دیگر پیمانكاران خارجی در قالب یک قرارداد شیرین به چینیها سپرده شد، بعضی مسئولان به صورت غیر رسمی در پاسخ به انتقادات آن روزهای کسانی که بعضا امروز از جمله مدافعان IPC هستند، رد و بدل شدن امتیازات سیاسی با کشور چین را در موضوع مذاكرات هستهای ایران و 5 +1 در این مساله دخیل میدانستند و به موضع سازنده چین در این مذاكرات اشاره میکردند.
اما در شرایطی که فرانسویها تقریبا بدترین موضعگیری ممكن را به خصوص در سال های اخیر در مذاكرات هستهای علیه ایران اتخاذ کردهاند و همزمان سابقه سوءعملكرد عامدانه بسیار وحشتناکی در صنعت نفت ایران در گذشته از خود به یادگار گذاشته و سالها به نفع قطر اطلاعات مربوط به مهمترین لایه گازی میدان پارس جنوبی را از ایران مخفی نگه داشتهاند، سپردن «گوشت بدون استخوان» نفت ایران به توتال فرانسه آن هم در قالب IPC و امتیازات شگفتانگیز آن چه مبنایی دارد؟
با توجه به این شرایط اگر مسئولان احساس میکنند ایران به فرانسه بدهی مشخصی دارد که از دید عموم مردم و کارشناسان دور مانده است و باید از طریق سپردن چنین امتیازاتی تادیه شود، شاید بهتر باشد مبلغ این بدهی را به طور مشخص اعلام کنند. چون احتمالا پرداخت نقدی بدهی ایرانیان به فرانسویها ضرر به مراتب کمتری از سپردن چنین امتیازات ویژهای به فرانسویها داشته باشد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، فرانسویها بعد از انقلاب اسلامی امتیازات ویژهای در اقتصاد ایران به دست آوردند که تا پیش از آن حتی به چنین منافع گستردهای فكر هم نمیکردند.
بعضی از ناظران سیاسی دلیل اعطای چنین امتیازات گستردهای به فرانسویها را اقامت امام راحل(ره) در واپسین ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در دهكده نوفل لو شاتو فرانسه و کارشكنی نكردن دولت فرانسه در فعالیتهای ایشان میدانند،البته این ناظران به این نكته دقت نمیکنند که دولت فرانسه تنها دولتی در جهان محسوب میشود که به طور رسمی اعلام کرده که طرحهایی برای ترور امام خمینی(ره) را بررسی کرده است. چنانكه «کنت الكساندر دو مارانش» رئیس وقت دستگاه اطلاعات و امنیت فرانسه SDECE در کتاب جنگ جهانی چهارم صراحتا درباره پیشنهاد خود برای ترور امام در طول دوران اقامت ایشان در فرانسه و مخالفت رئیسجمهور وقت فرانسه به دلیل ترس از عواقب آن توضیح داده است. پیشنهادی که حتی صهیونیستهای خونخوار هم جرات طرح علنی را در هیچ دورهای نداشتهاند.
از سوی دیگر دولت فرانسه تنها دولت غربی محسوب میشود که تسلیحات جنگی خود را برای ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی ایران به طور مستقیم و بدون واسطه و بدون هرنوع پردهپوشی در طول جنگ تحمیلی در اختیار صدام قرار داده است. به گونهای که به جز فروش تعداد قابل توجهی جنگنده پیشرفته میراژ F1 ، فرانسویها هواپیماهای جنگنده ناونشین سوپر اتاندارد نیروی دریایی فرانسه را نیز به همراه موشکهای پیشرفته اگزوست به رژیم صدام اجاره دادند تا در روند هدف قرار دادن نفتكشها و کشتیهای تجاری ایران در خلیجفارس کوچکترین تاخیری اتفاق نیفتد. بعضی منابع مدعی هستند خلبانهای فرانسوی هدایت جنگندههای اجارهای سوپراتاندارد را علیه اهداف اقتصادی ایران بر عهده داشتهاند.
*پاداش فرانسوی
علیرغم این کارنامه درخشان، فرانسویها بعد از پایان جنگ تحمیلی چنان امتیازات ویژهای از اقتصاد بكر ایران دریافت کردند که بعد از آن نصیب هیچ کشور غربی یا شرقی دیگری نشد.
از حضور در بخش پر منفعت نفت و گاز ایران گرفته تا تصاحب کامل بازار انحصاری خودروی ایران از سوی دو خودروساز نیمهورشكسته فرانسوی و حتی صادرات گسترده نسل اول گوشیهای تلفن همراه «ساژم» در قالب مونتاژ داخلی و دیگر امتیازات کوچک و بزرگ اقتصادی.
ماجرای بلوكه شدن سهام ایران در کارخانه تولید سوخت هستهای اوریف لیم فرانسه نیز فصل جداگانهای از تعامل تاریخی اقتصادی ایران و فرانسه را به خود اختصاص داده است.
کارنامه فرانسویها در این فعالیتهای اقتصادی هم نه تنها چنگی به دل نمی زند، بلكه در اغلب موارد به شدت به زیان طرف ایرانی و سود شركت های فرانسوی بوده است.
کما اینكه بسیاری از مردم ایران لااقل یک بار از خودشان این سؤال را پرسیدهاند که چرا بازار خودروی ایران باید به صورت انحصاری در اختیار یک خودروساز درجه چندم فرانسوی باشد. علاقهمندان به تحولات صنعت خودرو میدانند که در مقاطعی یک سوم سود خالص این خودروساز فرانسوی که یکطرفهترین قراردادهای ممكن را با خودروسازان ایرانی منعقد کرده بود تنها از بازار تشنه ایران تامین میشد.
*صداقت فرانسوی
اما در بخش نفت عملكرد فرانسویها از این هم خسارتبار تر است. شركت فرانسوی توتال که در گرماگرم تحریمهای آمریکا و غیاب غولهای قدیمی نفتی فرصتهای منحصر به فردی در فرآیند توسعه میادین نفت و گاز ایران به دست آورد، با ارائه هدفمند اطلاعات غلط و دروغین، از یک سو سود سرشاری نصیب خود و شركای منطقهای خود کرده و از سوی دیگر زیانهای بعضا جبرانناپذیری در میادین نفت و گاز ایران ایجاد کرده است.
مهمترین سوء عملكرد توتال مربوط به مهمترین منبع گازی ایران و بزرگترین میدان گازی جهان یعنی میدان مشترک پارس جنوبی است.
بر اساس آنچه مدیران اسبق و متخصصان نفتی میگویند، شركت توتال در طرح توسعه اولیهای که برای توسعه این میدان فوق عظیم در اختیار ایران گذاشت، علاوه بر پنهان کردن اطلاعات بسیار مهمی درباره لایههای گازی مشترک این میدان، فازهای ایرانی را بر خلاف طرف قطری نه روی مرز آبی ایران و قطر در این میدان، بلكه در عمق آبهای ایران تعریف کرد تا فرصت حداكثری را برای برداشت هرچه بیشتر رقیب قطری در این میدان فراهم کند. دلیل این امر نیز واضح بود: توتال از برداشت همزمان در طرف قطری منافع بیشتری به جیب میزد.
منصور دفتریان، رئیس انجمن مهندسی گاز ایران چند سال پیش در مصاحبهای اعلام کرد:« در میدان گازی پارس جنوبی چهار لایه گازی وجود دارد، اما 10 سال است که ایران از بزرگترین لایه گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شركت توتال برای برداشت کامل نبوده و کسی هم متوجه این موضوع نشده است. هیچ شک و شبههای وجود ندارد که این کار شركت توتال فرانسه عمدی بوده و بر همین اساس قرار است انجمن گاز ایران از این شركت نفتی شكایت کند. در این زمینه طرف ایرانی بازی خورده است و تاریخ بعدها در مورد آن قضاوت خواهد کرد.»
اصغر ابراهیمی اصل معاون اسبق وزیر نفت نیز سال گذشته همزمان با رونمایی از الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC در این باره توضیح داده و با اشاره به اشتباهات توتال در توسعه فاز 2 و 3 پارس جنوبی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود:« سرمایهگذارانی که در طرف قطری سرمایهگذاری کردند و نفت و گاز را تولید میکنند در یک مقطعی به ایران آمدند و گفتند علیرغم همه تحریمها ما میخواهیم کار کنیم که بطور مثال توتال یکی از آنها بود. اما در قسمت 3700 کیلومتری ما فاز 2، 3، 4، 5، 6، 7،8 را درست در وسط میدان به سمت سرزمین اصلی ما انتخاب کردند و شروع به حفاری، سكو زدن و تولید کردند و زدن چاهها را از لایههایی انجام دادند که متعلق به ماست و ادامه این لایه طرف قطر نیست.»
وی در جای دیگری با اشاره به عملكرد فاجعهآمیز توتال توضیح داد:« میدان پارس جنوبی9700 کیلومتر مربع است که 3700 کیلومتر مربع سمت ایران و 6000 کیلومتر طرف قطر است و این کشور تمام سكوها را در لب مرز نصب کرده است و به صورت ازدیاد برداشت در حال تولید است اما ایران فاز 2 و 3، 4، 5، 6، 7، 8 را در وسط میدان حفاری کرد و بعد متوجه شدیم که ما از لایههای مستقل (غیرمشترک) در حال برداشت گاز بودیم و قطر از لایه مشترک گاز تولید میکرد. به این صورت که ایران چاههای خود را در لایه١ kو 2 kحفر کرده است که لایه مستقل گازی محسوب میشود، اما قطر چاههای خود را در لایه 3 k و 4k که در لایه مشترک است حفر کرده است و روزی حداقل 25 میلیون متر مكعب گاز و 40 هزار بشكه میعانات گازی از سمت ایران مهاجرت میکند...این به دلیل آن است که ما محل سكوها را اشتباه انتخاب کردیم.»
مرحوم پروفسور علی محمد سعیدی، یکی از نخبگان برجسته صنعت نفت ایران که تالیفات وی درباره مهندسی مخزن هنوز هم از جمله منابع معتبر جهانی در این باره محسوب میشود و در عین حال مدت زیادی نیز به طور مستقیم با شركت توتال کار کرده است در مقالهای در سال 81 نوشته است: «عملكرد شركت نفت توتال که بهترین ناحیه این پارس جنوبی را به خود اختصاص داده است این فرضیه را تقویت میکند که یکی از اهداف اصلی این شركت، جلوگیری از آثار ناشی از بهرهبرداری ناحیه ایران بر روی چاههای گاز ناحیه قطر است که خود این شركت در آن فعالیت دارد. ».
خیانت توتال در پارس جنوبی اگرچه بزرگترین سوء عملكرد این شركت در ایران محسوب میشود اما تنها مورد از این دست نیست.
غلامحسین حسنتاش رئیس اسبق موسسه مطالعات بینالمللی انرژی وابسته به وزارت نفت در مصاحبهای برگ دیگری از فریبكاری فرانسوی را رونمایی میکند:« توسعه دو میدان سیری A و E پیش از انقلاب بررسی شد و به دلیل غیراقتصادی بودن تولید به بایگانی رفت تا دوران وزارت آقای آقازاده توتال طرحی را ارائه داد که بر اساس آن، طرف فرانسوی ادعا کرد ضریب بازیافت میدان 55 درصد است. یکی از کارشناسان ارشد مخزن کشور در شركت فلات قاره این ادعا را رد و بالاترین رقم را 25 درصد اعلام کرد و با بیتوجهی مسوولان وقت مواجه شد. به هر شكل میدان را توسعه دادند و بعد از چندماه مشخص شد که رقم اعلامی از سوی این شركت فرانسوی رویایی بوده است، هرگز به تولید هدف نرسید و افت تولید هم زودتر از موعد آغاز شد.»
اگرچه توتال تنها شركت بزرگ نفتی اروپایی نیست که چنین عملكرد غیر قابل دفاعی در صنعت نفت و گاز ایران از خود به جا گذاشته است اما عملكرد این شركت از نظر میزان خسارات وارد شده احتمالا بینظیر و منحصر به فرد بوده است.
*ارتباط فرانسوی
نوع ارتباط سیاسی فرانسویها با ایران در کل دوران پس از جنگ ابدا بهتر از عملكرد اقتصادی آنها در ایران نبوده است و علیرغم امتیازات ویژهای که فرانسویها در اقتصاد ایران به دست آوردند، نه تنها هیچ امتیاز سیاسی از ناحیه این کشور نصیب ایران نشد، بلكه بعضی از بدترین دهنکجیهای سیاسی به ایران از سوی سیاستمداران خوشپوش و ادكلنزده فرانسوی انجام شده است.
از پناه دادن به یکی از خطرناکترین فرقه های تروریستی یعنی گروهک منافقین در فرانسه و خارج کردن نام گروهی که رئیسجمهور و نخست وزیر ایران را در اوج روزهای جنگ تحمیلی به شهادت رسانده بود از فهرست سیاه که بگذریم، فرانسویها حتی در مذاكرات هستهای در دولت یازدهم هم از جمله طرفهایی بودند که مخربترین مواضع را علیه ایران و علیه به نتیجه رسیدن مذاكرات اتخاذ میکردند. به گونهای که موضعگیریهای خصمانه فرانسویها گاهی گوی سبقت را از شركای آمریکایی آنها هم میربود و در روند مذاكرات اختلال جدی ایجاد میکرد.
فرانسویها با وجود این همه کارشكنی هستهای بعد از به نتیجه رسیدن مذاكرات در ایران بهای این کینهجویی خود را پرداختهاند؟ پاسخ یک "خیر" بزرگ است. فرانسویها نه تنها هیچ هزینهای بابت تهدید و تحدید منافع ملی ایران پرداخت نكردهاند، بلكه پاداش های به مراتب بزرگتری نسبت به دوره ماقبل تحریمها نیز دریافت کردهاند.
بعد از برجام، شركت پژو بدون دادن هیچ خسارتی و علیرغم مخالفت شدید افكار عمومی باز هم سهم خود از بازار انحصاری خودروی ایران را پس گرفت و قراردادهای شیرین جدیدی با خودروسازان ایرانی برای مونتاژ خودروهای خود در ایران منعقد کرد. ایرباس یک قرارداد بسیار بزرگ بیش از 10 میلیارد دلاری صادرات هواپیمای پهنپیکر به ایران به دست آورد و توانست بعضی خطوط تولید خود را که امكان تعطیلی آنها به دلیل نبود مشتری وجود داشت، احیا کند.
حتی در راه آهن سریعالسیر تهران- اصفهان نیز که قرارداد آن در سال 93 با چینیها بسته شده بود و ایتالیاییها هم بخشی از نظارت بر اجرای آن را بر عهده داشتند نیز به تازگی سهمی به فرانسویها داده شده است.
*«گوشت بدون استخوان» فرانسوی
اما مهمترین امتیازی که فرانسویها بعد از برجام به آن رسیدهاند باز هم در حوزه نفت و گاز و باز هم در یک میدان مشترک نفتی بسیار عظیم است.
این بار پای بزرگترین میدان توسعه نیافته نفتی ایران یعنی میدان آزادگان در میان است. آن هم در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC که امتیازات و اختیارات بسیار گسترده و حیرتانگیزی به شركتهای نفتی خارجی داده است.
بیژن زنگنه وزیر نفت اعلام کرده است که درباره میدان آزادگان با شركت توتال فرانسه قرارداد محرمانگی امضا شده است. بر اساس این قرارداد اطلاعات فنی مربوط به مخزن این میدان در اختیار شركت فرانسوی قرار میگیرد تا این شركت برنامه و طرح خود را برای توسعه این میدان آماده کند و بعد از برگزاری مناقصه توسعه آن را در اختیار بگیرد.
میدان نفتی آزادگان که با کشور عراق مشترک است، بزرگترین میدان نفتی توسعه نیافته ایران محسوب میشود که به دو بخش آزادگان شمالی و جنوبی تقسیم شده و فرایند توسعه آن بین پیمانكاران خارجی مختلف ژاپنی و چینی دست به دست شده است.
تولید اولیه 50 هزار بشكهای میدان آزادگان پس از عقب کشیدن ژاپنیها توسط دو شركت ملی مناطق نفتخیز جنوب و پتروایران در قالب پیمانكار و کارفرما و با هزینه بسیار پایینتر از پیشنهادات خارجیها انجام شد.
برای توسعه هر دو بخش آزادگان شمالی و جنوبی قراردادهایی با شركتهای چینی در قالب بیع متقابل سقف باز open capex منعقد شد که بنا به اظهار مسئولان وزارت نفت طرح توسعه فاز نخست آزادگان شمالی به زودی به بهرهبرداری میرسد. از سوی دیگر در آزادگان جنوبی در ابتدای فعالیت دولت یازدهم از پیمانكار چینی خلع ید شد و کار توسعه میدان به شركت ملی توسعه و مهندسی نفت (متن) سپرده شد تا با استفاده از ظرفیتهای داخلی توسعه این بخش از میدان آزادگان را عملیاتی کند.
میدان نفتی آزادگان اصلیترین امید افزایش ظرفیت تولید نفت ایران در سالهای آینده محسوب میشود و در کنار دیگر میادین غرب کارون که اغلب آنها در واقع لایههای مختلف همین میدان هستند، بخش قابل توجهی از تولید نفت ایران را در آینده نزدیک بر عهده خواهد گرفت.
در واقع این میدان، به نوعی گوشت بدون استخوان در میان میادین نفتی و گازی ایران محسوب میشود. چرا؟ به دلایل بسیار ساده و بدیهی.
این میدان از جمله میادینی است که توسعه آن از نظر مهندسی مخزن تقریبا با هیچ پیچیدگی یا ریسک خاصی روبرو نیست. این میدان در یک دشت مسطح در خشکی قرار دارد و فرآیند توسعه آن به قدری بدون ریسک است که بر خلاف اغلب میادین نفتی ایران، در فاصله هزار متری هر چاه در این میدان می توان چاه جدیدی حفر کرد بدون اینكه برای تولید چاه اول مخاطرهای ایجاد شود.
از سوی دیگر بر خلاف بسیاری از میادین دریایی نفت و گاز ایران، توسعه این میدان به تجهیزات پیچیده و خاص که سازنده انحصاری در جهان دارند نیاز ندارد و از این جهت هم عملا نیاز خاصی به شركتهای خارجی وجود ندارد. کما اینكه حتی در صورت نیاز به چنین تجهیزاتی نیز با توجه به فضای پساتحریم تهیه کردن آنها از بازار بینالمللی قطعا کار دشواری نخواهد بود.
در عین حال، متخصصان مهندسی مخزن در شركت «متن» به عنوان کارفرمای توسعه آزادگان به جد معتقدند به دلیل ساختار مخزن و نوع نفت موجود در این میدان احتمال مهاجرت نفت این میدان به سمت بخش عراقی آن که در عراق «مجنون» خوانده میشود بسیار ناچیز است. به عبارت دقیقتر سپردن توسعه این میدان به پیمانكاران ایرانی که پیش از این هم از عهده توسعه اولیه این میدان به راحتی و با هزینه بسیار پایین برآمدهاند نیز ریسک خاصی برای بهرهبرداری از این میدان مشترک ایجاد نمیکند.
از یاد نبریم که سپردن این «گوشت بدون استخوان» به شركت فرانسوی توتال در حالی کلید خورده است که اغلب پیمانكاران نفتی داخلی اعم از شركتهای زیرمجموعه وزارت نفت و شركتهای خارج از آن از نداشتن پروژه به شدت رنج میبرند و اغلب آنها در چند مرحله مجبور به تعدیل نیروهای متخصص خود شدهاند. نكته تاسف آور اینجاست که بسیاری از نیروهای تعدیل شده از شركتهای ایرانی جذب شركتهای خارجی شدهاند و این شركتهای خارجی با تکیه بر توان فنی همین نیروها برای گرفتن پروژههای مربوط به توسعه میادین به ایران میآیند و همان خدمات را با چند برابر قیمت پیمانكاران ایرانی به صنعت نفت ارائه میکنند.
و باز هم نباید از یاد برد که به دلیل شیفتگی بیش از حد به خارجیها، صنعت نفت در ایران بعد از گذشت یک قرن از کشف نفت هنوز هم در بخش های زیادی با وابستگی و عدم اعتماد به نفس روبروست که با سپردن پروژههایی از این دست به پیمانكاران ایرانی قطعا راه برای رشد این پیمانكاران و توانمند شدن آنها برای اجرای پروژههایی رقابت پذیر در سطح بینالمللی فراهم میشود.
از یاد نبریم که توتال سابقه پرداخت رشوه به بعضی مقامات ایران را برای گرفتن پروژه در پارس جنوبی در کارنامه دارد و به دلیل پرداخت رشوه با مجازاتهای قابل توجهی در کشورهایی که سهام این شركت را در بورسهایشان معامله میکنند مواجه شده است. با این سابقه، بعید نیست که توتال برای هر اقدامی در صنعت نفت یاران از جمله حداكثر کردن منافع خود و شركای دیگرش و ضایع کردن منافع ملی ایران دوباره از این حربه استفاده کند. به خصوص با توجه به اینكه در الگوی جدید قراردادهای نفتی ایران موسوم به IPC عملا دست پیمانكار خارجی بیش از اندازه باز گذاشته شده است و همزمان بسیاری از مدیران میانی علاقه خود را برای کار زیرمجموعه شركتهای بزرگی مانند توتال در کشورهای دیگر پنهان نمیکنند.
*پول فرانسوی
با توجه به این شرایط، شاید تنها بهانه مسموع برای سپردن توسعه آزادگان به شركتی با سابقه منفی توتال و به خصوص با امتیازات بسیار بسیار شیرینی که IPC به پیمانكاران خارجی عطا میکند، نیاز به منابع مالی قابل توجه برای توسعه این میدان باشد. بعضی برآوردها از نیاز 7 میلیارد دلاری برای ادامه توسعه این میدان خبر میدهند.
اگرچه متاسفانه در کشور ما درباره راهكارهای تامین مالی داخلی و بینالمللی هنوز فعالیتهای جدی و قابل توجهی انجام نشده است اما مشكل تامین مالی آزادگان نیز راه حلهای بسیار در دسترسی دارد.
مسئولان وزارت نفت هم به خوبی با چنین راهكارهایی آشنایی دارند. یکی از این راهكارها در روزهای آخر سال 94 آزمایش شد و نتایج شگفانگیزی از آن حاصل شد.
در روزهای پایانی اسفند 94 پنج هزار میلیارد تومان اوراق مشاركت نفتی از طریق سازوكار بورس عرضه شد و به گفته محمد فطانت رئیس سازمان بورس این اوراق در «کسری از ثانیه» فروش رفت. کارگزاران بورس میگویند برای خرید این 5 هزار میلیارد تومان اوراق مشاركت به اندازه 10 هزار میلیارد تومان تقاضا را ثبت کردهاند که اغلب آن نیز از سوی شركتهای حقوقی بوده است. این یعنی امكان فروش 5 هزار میلیارد تومان دیگر از این اوراق در یکی از بیرونقترین دورههای زمانی بازار سرمایه وجود داشته است.
این کارگزاران میگویند تامین مالی 7 میلیارد دلاری آزادگان در چند مرحله از طریق همین سازوكار یعنی فروش اوراق مشاركت ریالی و با ضمانت شركت ملی نفت به راحتی میسر خواهد بود.
این نكته از این جهت هم باید مورد توجه قرار بگیرد که اغلب هزینههای توسعه آزادگان هزینههای ریالی ست و حتی سرمایهگذار خارجی هم باید بخش زیادی از منابع را به صورت ریالی در این میدان هزینه کند.
این راهكار همچنین به جذب بخشی از نقدینگی هزار هزار میلیارد تومانی ایجاد شده در سالهای اخیر به پروژههای مولد و اقتصادی کشور کمک میکند.
از سوی دیگر بند ق تبصره 2 قانون بودجه 93 و ماده 15 قانون اصلاح بخشی از مقررات مالی دولت اختیارات گستردهای به وزارت نفت برای استفاده از درآمدهای میادین نفتی برای ادامه توسعه میادین در فازهای بعدی عطا کرده است. چنانكه ركنالدین جوادی مدیرعامل شركت ملی نفت هم پیش از این گفتوگو با فارس از «بند قافی» شدن تامین مالی توسعه آزادگان جنوبی خبر داده بود.
بند قاف به شركت ملی نفت اجازه میدهد به جز سهم 14.5 درصدی از فروش نفت، منابع لازم برای سرمایهگذاری در میادین نفت و گاز را از طریق درآمدهای خود آن میادین بازپرداخت کند.
نكته مهم در این رابطه آن است که هیچ کدام از شركتهای نفتی خارجی هم منابع مالی مورد نیاز برای توسعه میادین نفت و گاز به خصوص میادین بزرگ را به یکباره تامین و سرمایهگذاری نمیکنند. بلكه آنها نیز با سرمایهگذاری اندکی برای رساندن میدان به تولید اولیه آغاز میکنند و از محل بازپرداخت هزینهها از درآمد خود میدان، فازهای بعدی توسعه میدان را جلو میبرند و عملا نوعی از توسعه پلكانی را محقق میکنند.
*«پوست کنده» فرانسوی
وقتی توسعه میدان آزادگان در غیاب دیگر پیمانكاران خارجی در قالب یک قرارداد شیرین به چینیها سپرده شد، بعضی مسئولان به صورت غیر رسمی در پاسخ به انتقادات آن روزهای کسانی که بعضا امروز از جمله مدافعان IPC هستند، رد و بدل شدن امتیازات سیاسی با کشور چین را در موضوع مذاكرات هستهای ایران و 5 +1 در این مساله دخیل میدانستند و به موضع سازنده چین در این مذاكرات اشاره میکردند.
اما در شرایطی که فرانسویها تقریبا بدترین موضعگیری ممكن را به خصوص در سال های اخیر در مذاكرات هستهای علیه ایران اتخاذ کردهاند و همزمان سابقه سوءعملكرد عامدانه بسیار وحشتناکی در صنعت نفت ایران در گذشته از خود به یادگار گذاشته و سالها به نفع قطر اطلاعات مربوط به مهمترین لایه گازی میدان پارس جنوبی را از ایران مخفی نگه داشتهاند، سپردن «گوشت بدون استخوان» نفت ایران به توتال فرانسه آن هم در قالب IPC و امتیازات شگفتانگیز آن چه مبنایی دارد؟
با توجه به این شرایط اگر مسئولان احساس میکنند ایران به فرانسه بدهی مشخصی دارد که از دید عموم مردم و کارشناسان دور مانده است و باید از طریق سپردن چنین امتیازاتی تادیه شود، شاید بهتر باشد مبلغ این بدهی را به طور مشخص اعلام کنند. چون احتمالا پرداخت نقدی بدهی ایرانیان به فرانسویها ضرر به مراتب کمتری از سپردن چنین امتیازات ویژهای به فرانسویها داشته باشد.
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۵/۰۲/۱۸ ساعت 11:19 توسط تیم راهبریEPSNEWS
|
بازدید کنندگان و علاقمندان وبلاگ سود نیوز epsnews.blogfa.com از این پس می توانند در زمان های عدم سرویس از طریق بلاگفا از وبلاگ دوم این گروه epsnews.blogsky.comدر این مجموعه بازدید کنند. وبلاگ سوم این گروه نیز epsnews.mihanblog.com می باشد. مطالب قابل ارائه وبلاگ عبارت است از: 1- آموزش کاربردی و اثربخش سرمایه گذاری در بازار سهام 2- ارائه اخبار مهم روزانه بازار سهام 3- ارائه اخبار مرتبط با اقتصاد جهانی و اقتصاد داخلی مرتبط با بازار سهام 4- بررسی وضعیت شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرا بورس 5- ارائه اخبار مربوط به سود اعلامی شرکتها و تحلیل آنها 6 -مروری بر شایعات و تیپ شناسی آنها 7- سایر موارد بورسی اطلاعیه رفع مسولیت : این وبلاگ فقط جنبه آموزشی و اطلاع رسانی دارد و به هیچ عنوان بر اساس مطالب وبلاگ، بخش نظرات و ایمیلهای ارسالی خرید و فروش نفرمایید. در ضمن بخش نظرات ممکن است حاوی مطالب مختلف از افراد با نیات گوناگون باشد، لطفا مراقب معاملات خود در بازار باشید. نخست دانش و دوم تجربه خود را در بازاربالا ببرید و نهایتا در صورت آمادگی کامل با حداقل سرمایه در این بازار مشغول شوید. بدون آموزش و بررسی توسط خودتان وارد هیچ بازاری نشوید. مسولیت سرمایه گذاری با خودتان است، پس خوب بررسی کنید. جمله مهم برای فعالیت در بازار: هـر حـقـیـقــتی در بازار از سـه مـرحـلـه می گـذرد: ابـتـدا، بـه مـسـخره گـرفـتـه مـی شود بـعـد بـه شـدت بـا آن مـخالـفـت مـی شـود و در آخـر، بـه عـنـوان امـری بـدیهـی پـذیـرفـتـه می شـود. محل تشکیل کلاس های آموزشی بورس مدیر وبلاگ: ................................