شاهین شایان‌آرانی، کارشناس بازار سرمایه، در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» نوسانات شدید بورس تهران را ناشی از نبود نقدینگی کافی در بورس تهران دانست. نسبت مهمی که در بازارهای سهام به آن توجه می‌شود، نسبت گردش مالی در معاملات یک سال است. این نسبت که به‌صورت ارزش معاملات به ارزش کل بازار در یک دوره مشخص تعریف می‌شود، نشان‌دهنده میزان نقدینگی موجود در بازار است. این نسبت در برخی بازارهای سهام پیشرفته به 100 و حتی به 300 درصد نیز می‌رسد. بر این اساس،‌ در بازاری که ارزش معاملات آن بیش از ارزش کل بازار است، بیش از یک‌بار در سال این سهم میان فعالان آن دست به دست شده است. در این بازارها به عرضه و تقاضا به‌صورت کامل پاسخ داده می‌شود.

در نقطه مقابل، در بورس تهران شاهد کمبود نقدشوندگی هستیم و این نسبت در بهترین حالت در بورس ما حدود 25 درصد برای میانگین سال‌های اخیر است. بر این اساس، به منظور پویایی و دینامیک بودن معاملات حضور نقدینگی تازه در بورس‌ الزامی است. بر این اساس، باید سرمایه‌گذاران تازه به بازار سهام جذب شوند، حضور سرمایه گذاران خارجی می‌تواند کمک زیادی برای عبور از کمبود نقدینگی باشد. در حالی که در سمت تقاضا شاهد کمبود نقدینگی در بورس تهران هستیم، در سمت عرضه نیز دقیقا این مکانیزم تکرار می‌شود. در این خصوص،‌ اگر یک شرکت دارای 100 سهم باشد، تنها بخش کوچکی تا 25 سهم آن شرکت قابل معامله است و سایر سهام تحت کنترل سهامداران عمده بوده و هیچ حرکتی از سوی آنها مشاهده نمی‌شود. در این شرایط، سفته‌بازان با سرمایه اندکی می‌توانند قیمت سهم را جابه‌جا‌ کنند. در نتیجه، با داغ شدن سهم تا قیمتی دلخواه شرایط را برای فروش خود فراهم می‌کنند. حالت عکس این موضوع نیز مشاهده می‌شود؛ فشار برای کاهش قیمت یک سهم و در ادامه جمع کردن سهام در کف قیمتی. در حالی که تعداد اندکی سهام قابلیت معامله شدن را دارد، قیمت‌ 100 درصد سهام با این نوسانات تغییر می‌کند.

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: به منظور کنترل نوسانات و به دنبال آن فعالیت‌های سفته بازانه باید به بالا بردن حجم و ارزش معاملات توجه شود. در این میان، راه‌حل‌هایی به ظاهر آسان‌تر مانند ایجاد حجم مبنا و دامنه نوسان قیمتی از راهکارهایی ناکارآمد در کنترل نوسانات هستند. بر این اساس، به جای توجه به اصل موضوع و تلاش برای رقابتی ساختن معاملات سهام محدودیت‌هایی در معاملات ایجاد می‌کنند که این تلاش‌ها کاملا بی‌ثمر بوده است. آنچه در بورس‌های دیگر و همچنین منطقه شاهد هستیم، تلاش مدیران برای جذب شرکت‌های جدید به بورس است. این کار رونق سرمایه‌گذاری را به دنبال خواهد داشت و به پویایی بازار کمک می‌کند. فضای بورس ما تا حدود زیادی دولتی بوده و تلاش‌هایی برای گسترش بازار و جذاب ساختن بازار به ندرت مشاهده می‌شود. بورسی که بخواهد با دستور‌العمل و قاعده دولتی کنترل شود، نمی‌تواند در کنترل نوسانات و جذب سرمایه گذاران موفقیت چندانی کسب کند.