بانک ها و موسسات مالی و اعتباری یکی از گروه های مطرح بورسی هستند که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که این گروه با توجه به پتانسیل های نهفته در آنها و انتشار اخبار مثبت پیرامون این مجموعه ها می توانند عنوان لیدری بورس را یدک بکشند. این در حالی است که علیرغم همه امیدواری ها و انتظارات مثبت که از عواملی همچون اجرای برنامه افزایش سرمایه بانک ها، کاهش نرخ سود بانکی و اجرای طرح برجام نشأت می گیرد، تاکنون در بازار سرمایه حرکت رو به مثبت حائز اهمیتی از این گروه مشاهده نشده است.

بر اساس گزارش بورس نیوز، به نتیجه رسیدن مذاکرات تیم سیاسی با گروه 1+5 و برداشته شدن کلیه تحریم های بین المللی بر کشور پس از 12 سال در حالی یکی از مهمترین دستاوردهای کابینه سیاسی دولت یازدهم به شمار می رود که این امر طی بازه کوتاه مدتی تأثیر حائز اهمیتی بر وضعیت بازار سرمایه بر جای گذاشت و طی سه ماهه پایانی سال گذشته جنبش و شور و هیجانی را در این بازار بوجود آورد که در پی افزایش تقاضا و میل سرمایه گذاران برای خرید سهام شاهد رشد قابل توجه حجم و ارزش معاملات روزانه و نیز روند صعودی قیمت سهام اغلب گروه ها بودیم. به گونه ای که می توان گفت مدیران اغلب صنایع فعال در بورس از فرصت پیش آمده بهره کافی را بردند و با حمایت از روند معاملات سهام زیر مجموعه های خود و به مدد انتشار اخبار مثبت پیرامون وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور بسترهای لازم برای رشد و نمو شرکت فراهم کردند تا در نهایت پایان خوشی برای سهامداران در سال 94 رقم خورد.

این در حالی بود که برخی از گروه ها همچون بانک ها خواسته یا ناخواسته از وضعیت پیش آمده استفاده نکردند و سهامداران خود را در دوران اوج صعود بازار سرمایه دست خالی گذاشتند. به گونه ای که این گروه از سهامداران آنطور که باید و شاید از شرایط پیش آمده بهره نبردند.

این موضوع بوضوح در بررسی میزان بازدهی بانک ها طی یک سال گذشته بویژه سه ماهه پایانی سال 94 مشاهده می شود و سهامداران بانک ها خود بهتر از کلیه فعالان بازار سرمایه از چگونگی روند قیمت سهام و میزان بازدهی بانک ها بویژه بانک های مطرحی همچون صادرات، ملت و تجارت آگاه هستند. ازاین رو، این سوال مطرح می شود که براستی چرا بانک ها علیرغم وجود اخبار مثبت پیرامون وضعیت آتی اقتصاد کشور و بهبود شرایط بین المللی اقدام کارآمدی برای شکوفایی این گروه انجام ندادند و به بهانه عدم برقرای سوئیفت بانکی و گشایش روابط بانکی خارجی همچنان در انزوا به سر می برند؟

بر اساس این گزارش، اگرچه تاکنون اخبار مثبتی پیرامون اقدامات انجام شده برخی از بانک های مطرح در خصوص گشایش روابط خارجی منتشر شده، اما به نظر می رسد از یک سو مدیران بانک ها تمایلی برای ایجاد تحرکات در این گروه و انتشار اخبار نهفته در مجموعه ندارند و از سوی دیگر سهامداران بانک ها چندان رغبتی برای واکنش نشان دادن به این اخبار ندارند که شاید در این امر عرضه های بی محابای سهامداران عمده و حقوقی بانک ها و عدم حمایت آنها از روند معاملات سهام در دوران روند صعودی بازار سرمایه و در نهایت عدم اطلاع رسانی مدیران ارشد بانک ها در خصوص اقدامات انجام شده جهت توسعه فعالیت های بین المللی بی تأثیر نباشد.

بهر حال آنچه که مسلم به نظر می رسد این است که بانک ها از پتانسیل های بالقوه ای برای رشد و شکوفایی برخوردارند و همانطور که در دوران اعمال تحریم های بین المللی بیشترین تأثیر منفی را از قطع روابط خارجی پذیرفتند، اکنون نیز با گشایش های پیش آمده می توانند گام های موثری را در مسیر بالندگی بردارند و در بازار سرمایه عرض اندام کنند. به نظر می رسد برای تحقق این امر بانک ها می بایست عزم خود را برای اجرای برنامه افزایش سرمایه، خروج از بنگاه داری و توسعه فعالیت ها در عرصه های بین المللی جزم کنند تا فنر فشرده پتانسیل های بالقوه این گروه آزاد شود و جایگاه شایسته خود را در بازار سرمایه باز پس گیرند و کنج نشین این بازار نباشند.