- محسن بهرامی ارض اقدس **

از سال 92 تا 95 دستکم بیش از 60 درصد تورم را تجربه کردیم اما نرخ ارز طی این سال ها 17 تا 18 بیشتر افزایش پیدا نکرده و این یعنی یک معادله نابرابر که در آن واردات تسهیل شده و تولید داخلی روز به روز ضعیف تر شده است. 
مساله تناسب نداشتن نرخ ارز با تورم داخلی یکی از مهم ترین مسائلی است که علاوه بر احیا نشدن برندهای قدیمی مثل آزمایش و ارج، بنگاه های فعلی را هم به تعطیلی می کشاند.
فاصله فناوری و دانش فنی داخلی با دیگر کشورها دلیل دوم در احیا نشدن برندهای قدیمی است. طی سال هایی که در دولت های نهم و دهم گذشت، سیاست های غلط دولت و تحریم های ظالمانه جهان، روز به روز فاصله خطوط تولید ایرانی را با همتایان خارجی شان افزایش داد و امکان نوسازی و بازسازی کارخانجات را از ما گرفت. کشورهای توسعه یافته محصولاتی را تولید می کردند که هم از نظر قیمت تمام شده به صرفه بود و هم با بهره وری بالا تولید می شد.
از سوی دیگر نرخ ارز ثابت در این کشورها به کمک تولید می آمد و آنها با هزینه مالی بسیار کمتر از ایران تولید می کردند. این در حالی بود که در ایران هزینه های مالی قابل توجهی به تولیدکنندگان تحمیل می شد. نقدینگی مورد نیاز در برخی رشته ها تا 100 برابر افزایش پیدا کرد و در مقابل توانایی نظام بانکی برای کمک به واحدهای تولیدی کاهش یافت. موضوعی که همچنان واحدهای تولیدی از آن رنج می برند.
کاهش قدرت خرید مردم عامل سوم در احیا نشدن برندهای داخلی است. آمارهای رسمی نشان می دهد که در سال های اخیر قدرت خرید مردم به شدت تضعیف شده و خرید کالاهای سرمایه ای مثل محصولات ارج و آزمایش برای مردم سخت تر از گذشته است.
چهارمین عامل قوانین و مقررات مخل فضای کسب کار است. قوانین مربوط به تامین اجتماعی و مالیات ها، انعطاف نداشتن این سازمان ها در مقابل واحدهای تولیدی از دیگر نکات قابل توجه در احیای برندهای قدیمی است. 
با وجود رکود اقتصادی، دریافتی این سازمان ها از واحدهای تولیدی افزایش پیدا کرده است. با وجود زیان دهی در تولید بسیاری از بنگاه های اقتصادی مطالبات تامین اجتماعی را به طور کامل پرداخت کرده و مالیاتی که باید به سود بدهند را به ضرر پرداخت کردند.
تاخیر در بازپرداخت بدهی واحدهای تولیدی که به طور عمومی در تامین مالی به بانک ها متکی اند باعث شده حجم بدهی ها به سرعت افزایش پیدا کند. با تلاش های دولت اقداماتی مثل اجرای قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر، اختصاص 160 هزار میلیارد ریال نقدینگی به واحدهای تولیدی انجام شده، اما اینها راهکار اساسی نیست. هرچند ممکن است برای مدت کوتاهی واحدهایی که در معرض ورشکستگی قرار گرفتند را نجات دهند اما این تنفس مصنوعی نمی تواند به تولید پایدار کمک کند.
در دولت های نهم و دهم نرخ حامل های انرژی را افزایش دادیم و قرار بود 30 درصد از درآمد ناشی از هدفمندی یارانه را به تولید اختصاص دهند، اما چنین اتفاقی رخ نداد. 100 هزار میلیارد ریال درآمد از ناحیه هدفمندی با تخلف دولت هرگز به تولید تزریق نشد و در غیاب دستگاههای نظارتی استهلاک و ورشکستگی تولید روز به روز عمیق تر شد.
شاید نزدیک به 10 هزار واحد تولیدی در دولت نهم و دهم در شهرک های صنعتی و خارج از آن با مشکل رو به رو شدند و بعید است که آنها دوباره به چرخه تولید بازگردند.
تنها راه ما برای نجات تولید اصلاحات زیربنایی و ساختاری در شبکه بانکی کشور است تا جذب سرمایه خارجی آسان شود. احیای برندهای قدیمی در ایران را می توان با دعوت از برندهای معروف جهان دنبال کرد تا از زیرساخت های موجود برای بازسازی و نوسازی واحدها و افزایش تیراژ تولید، کاهش هزینه های سربار، افزایش بهره وری و بهبود مدیریت استفاده کنند. این مهم نباید با نگاه به بازار داخل بلکه باید با تمرکز بر صادرات دنبال شود.
..............................................
** عضو هیات نمایندگان اتاق تهران