ساعت24-علی پالار،تحلیلگر اقتصاد ی باوردارد که به دلایل سیاسی و ریسکهای برخاسته از آن امسا نمی توان به اسانی نرخ تبدیل دلار به ریال ایران را در بازار کنونی پایین کشید. تحلیل این کارشناس را از تحولات بازار ارز ایران می خوانید:


نرخ ارز  به عنوان یکی از متغیرهای مهم و کلیدی در هر اقتصادی نقش تعیین کننده¬ای در جهت¬دهی به تصمیم و رفتار فعالان اقتصادی و چگونگی تخصیص منابع اقتصادی دارد. اهمیت این متغیر در اقتصاد ایران به دلیل دارا بودن دو ویژگی؛ تک¬محصولی بودن و ریسک سیاسی مرتبه بالا، بیش از هر اقتصاد دیگری است. تک¬محصولی بودن موجب شده است تا اقتصاد ایران از لحاظ برونگرایی برعکس باطن خود؛ در ظاهر چهره¬ای متفاوت، با درجه وابستگی بالا به بخش خارجی داشته باشد. به¬طوری که با در نظر گرفتن نسبت جمع دو متغیر صادرات کل کشور (اعم از نفت و غیرنفت) و واردات به تولید ناخالص داخلی؛ از لحاظ برونگرایی،  اقتصاد ایران بازتر از اقتصاد آمریکا خواهد بود؛ که نشان می¬دهد وابستگی اقتصاد ایران به بازرگانی خارجی در سطح بالایی قرار دارد. قسمت عمده دلیل بالا بودن این نسبت، سهم بالای درآمدهای نفتی است؛ از همین رو درجه اثر گذاری ریسک¬های سیاسی¬ای چون تحریم اقتصادی در اقتصاد ایران بر متغیر مهمی چون نرخ ارز بسیار بالاست.
همچنین قیمت ارز  در اقتصاد ایران بیش از آنکه بر اساس سازوکارهای عرضه و تقاضا در بازار آزاد و حاصل عملکرد سیستم اقتصادی باشد؛  از یک سو در بازاری تعیین می شود که طرف عرضه آن انحصاری است و تحت مدیریت عرضه کننده انحصاری  بازار یعنی دولت قرار دارد؛ از سوی دیگر چون قابلیت بالایی در جایگزینی با پول نقد داشته، علاوه بر تقاضای مصرفی، تقاضای سرمایه ای بالایی در اقتصاد ایران دارد. در ادامه پس از اشاره به روند دلار در ماههای مختلف؛ دوعامل تاثیر گذار و مهم سیاسی و اقتصادی روی نرخ ارز که عبارتند از ریسک سیاسی برجام و نرخ تورم بررسی می¬گردد.با مقایسه تطبیقی روند دلار طی ماههای مختلف در سالهای گذشته، می توان روندی مشابه را حداقل در سه سال گذشته مشاهد کرد؛ بدین صورت که بازار ارز در ماههای ابتدایی سال با نوسانات محدودی روبروست و در ادامه سال به تناسب عوامل مختلف اقتصادی مانند ورود تقاضا و عوامل سیاسی دچار نوساناتی می شود. برای توضیح بیشتر باید گفت شاخص بازار ارز در سه سال گذشته با ورود به فصل تابستان و افزایش تقاضای مسافرتی و در ادامه با ورود تقاضای تجاری ژانویه روند افزایشی به خود می گیرد و  در دی ماه با رسیدن تقاضای تجاری به بیشترین مقدار خود، قیمت ارز به بیشترین مقدار خود در طول سال می¬رسد. از این رو، بر اساس میانگین تغییرات قیمت ارز در ماه‌های فروردین تا اسفند سال‌های 93 تا 96، نرخ ارز هر سال در طول دوره مهرماه تا دی رشد قابل توجهی دارد و پس از دی ماه تا حدودی کاهش می‌یابد، اما به نقطه قبل بازنمی‌گردد. در واقع سکوی پرتاب دلار به قیمت‌های بالاتر در سال‌های 93 تا 96 رشد 4 ماهه مهر تا دی است. در ماههای پایانی سالهای گذشته با افزایش عرضه شرکتهای تجاری و خروج عامل افزایشی تقاضای ژانویه روند شاخص بازار ارز روند کاهشی بوده است. حال با نزدیک شدن به ماههای پایانی سال 1396 ، همانند سالهای گذشته با خروج عامل افزایشی تقاضای ژانویه و از سوی دیگر افزایش عرضه شرکتهای تجاری در پایان سال، آیا روند دلار روند کاهشی خواهد بود؟ علت طرح این سوال با اهمیت شدن عامل ریسک سیاسی برجام بعد از تصمیم مشروط ترامپ در خصوص برجام در روزهای گذشته بوده است. به عبارت دیگر ریسک سیاسی برجام که زمانی اثر کاهشی روی انتظارات و بازار ارز است، جای خود را به ریسک لغو برجام و بازگشت تحریم های داده است. جدا از آثار کوتاه مدت، در میان¬مدت و حتی بلندمدت وضعیت بازار ارز به واکنش ایران به تصمیم ترامپ و در بلندمدت تاثیر تحریم ها روی وضعیت فروش نفت و ورودی منابع ارزی به ایران بستگی خواهد داشت. به عبارت بهتر اگر خروج واشنگتن از برجام فعالانه باشد؛ یعنی علاوه بر کنار کشیدن از معاهده، مانع از رسیدن منافع برجام به ایران، خواه از طریق تهدید و خواه از طریق تحریم، گردد؛ مسلما دیگر منافعی برای ایران نخواهد ماند. آنگونه که از قراین پیداست؛ مطلوب ترامپ این سناریو خواهد بود؛ یعنی نه تنها از برجام خارج خواهد شد، بلکه از طریق اعمال تحریمهایی بر ضد شرکتهایی که با ایران وارد داد و ستد و یا سرمایه گذاری میشوند، مانع از آن خواهد شد که تهران بتواند از انزوای اقتصادی کنونی خارج گردد. در نتیجه وضعیت بازار ارز  در نهایت به برآیند کنش و واکنش های میان ایران و آمریکا بستگی خواهد داشت و هرچه برآیند مذکور منابع ورودی ارز را بیشتر در معرض خطر قرار دهد، بدیهی است که واکنش بازار ارز شدیدتر خواهد بود.


عامل مهم دیگری که انتظار می¬رود در میان¬مدت به طور تدریجی تاثیر خود را روی بازارارز بگذارد؛ وضعیت نرخ تورم در ایران خواهد بود. در سالهای گذشته تورم به مثابه شاخص کاهش قدرت خرید پول ملی ایران نقش به سزایی در گرانی ارزهای بین المللی داشته است. با در نظر گرفتن خوش بینانه ترین سناریو برای نرخ تورم در ایران؛ حتی اگر این متغیر روند کاهشی به خود بگیرد(که دور از انتظار خواهد بود) تا زمانی که نرخ تورم ایران بالاتر از میانگین نرخ تورم بین المللی است، تضعیف ارزش پول ملی ادامه خواهد یافت. بر همین اساس چون به نظر نمی‌رسد که نرخ تورم ایران دست‌کم در بازه زمانی ۵ سال آینده نسبت به تورم بین المللی کمتر شود. بنابراین باید انتظار داشت که قیمت واقعی ریال حتی در آینده نزدیک نیز کاهش یابد. در این میان باید دید دولت در برابر واقعیت¬های اقتصادی چه عکس¬العملی خواهد داشت. به منظور جلوگیری از افزایش نرخ تورم و انتظارات تورمی، شواهد حاکی از تصمیم دولت مبنی بر ادامه سیاست های کنترلی بازار ارز است.  طبق لایحه ارائه شده به مجلس،  قیمت دلار در لایحه بودجه ۱۳۹۷ دولت ۳۵۰۰ تومان در نظر گرفته شده، حال آنکه نرخ مبادله‌ای 3630 تومان و در بازار آزاد نزدیک به 4700 تومان است.  که نشان می دهدد ولت به بازار این پیام را  بدهد سیاستهای کنترل ارزی دولت در سال 97 هم ادامه دار خواهد بود. بر همین اسا س سیگنال قوی در این خصوص متوجه سیاست های کنترل تورم دولت از طریق افزایش واردات خواهد بود. بنابراین بسته به شدت ریسک سیاسی، انتظار می¬رود کاهش سنتی نرخ ارز در ماههای پایانی سال با شدت سالهای قبل نباشد و همینطور برای ماههای آتی با در نظرگرفتن سایر عوامل مهمی دیگر چون کسری بودجه، وضعیت کسری تجاری انتظار می¬رود تکرار روند نرخ ارز در ماههای آتی با نوسانات بیشتری در فاصله بالاتر در مقایسه با سال جاری قرار بگیرد.