✳️تحلیل و هشدار دکتر شاکری از وضعیت بازار ارز

🚦درصورتی‌که دست سوداگران را در بازار ارز باز بگذاریم، باید منتظر نرخ ١٠‌هزار تومانی دلار باشیم.
🚦 اصلاحات اقتصادی یک امر پیچیده است و باید ابتدا بستر نهادی و مقدمات آن را فراهم کرد و نمی‌شود با چند تغییر کلیدی مثل نرخ ارز و نرخ بهره مشکل آن را حل کرد. یکی از مشکلات اساسی در کشور ما این است که مدیران و مشاوران آنها هیچ هزینه‌ای برای تصمیم‌های توهم‌آمیز خود پرداخت نمی‌کنند. هر تصمیمی خواستند می‌گیرند و وقتی که عواقب آن آشکار می‌شود، شروع به فرافکنی کرده و خود ناقد و ناجی می‌شوند.
🚦وقتی نرخ ارز پرش شدید می‌کند، صادرات مبتنی‌بر منابع طبیعی و کالاهای اولیه به‌طور موقت رشد می‌کنند اما چنان هزینه‌ها در کشور بالا می‌رود که آنها هم دوباره محدود می‌شوند و اقتصاد و جامعه درگیر ده‌ها بلای دیگر نیز می‌شود.
🚦ترکیب واردات را ملاحظه کنید؛ مواد اولیه روغن‌های نباتی و تولید دام و طیور و نهاده‌های تولید، کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای. گران‌شدن ارز به‌طور سریع از طریق فشار هزینه‌ها به تورم هزینه تولید بدل می‌شود و تولید‌کننده داخلی را تحت فشار قرار می‌دهد. ترکیب صادرات هم جالب است. اقلام عمده آن معادن و پتروشیمی و میعانات گازی که بسیاری از آنها خوراک یارانه‌ای می‌گیرند و ارزشان را هم به بانک مرکزی نمی‌دهند، است بالارفتن نرخ ارز برای آنها که در مراکز تصمیم‌گیری دست‌های قوی دارند، خیلی سودآور و خوب است. اما با وجودی که نرخ ارز را هزار برابر کرده‌ایم، حتی نتوانسته‌ایم جایگاه صادرات فرش، پسته و زعفران را حفظ کنیم؛ ارتقا پیشکش.
🚦با این پرش‌های ارزی قیمت نسبی کلیدی نیروی انسانی متخصص و مولد شدیدا کاهش می‌یابد، به‌طوری‌که به دنبال این هستند که با هر قیمتی شده بروند در کشور دیگر و حقوق دلاری بگیرند. در تخصیص منابع بحث بر سر قیمت‌های نسبی است. یکی از دلایلی که اقتصاد به این روز نشسته، این است که نیروی انسانی مولد و کیفی بر حسب کالاهای دیگر روزبه‌روز بی‌ارزش می‌شود و این نکته‌ای است که طراحان بازی مستمر با نرخ ارز و شوک درمانی از آن غافل‌اند. علاوه‌بر‌این هر بار که تلاطم این‌چنینی در نرخ ارز رخ می‌دهد، دهک‌هایی از طبقات پایین جامعه از بعضی کالاهای اساسی خوراکی، بهداشتی و آموزشی محروم می‌شوند؛ البته در شرایط امروز اقتصاد ایران نباید بحث‌های رفاهی را یک‌جانبه طرح کرد اما اینکه ما در ازای هیچ و در ازای بهره‌مندی عوامل سوداگر و نامولد، مردم را در تنگنا قرار دهیم، هیچ توجیهی ندارد.
🚦مقام پولی چه کار کرده است که حدود ٩٠ درصد نقدینگی شده است شبه‌پول و سپرده‌های پس‌اندازی. یعنی اینکه پول معاملاتی برای بنگاه‌ها و مصرف‌کنندگان حدود ١٠ درصد است. این نشانه پس‌اندازهای صحیح و آماده برای سرمایه‌گذاری نیست، نشانه توزیع بسیار نامطلوب درآمد و کنترل پول از سوی عوامل سوداگر و انحصارگر در اقتصاد است.
🚦متخصصان و کارشناسان اقتصادی هم باید در حوزه مسکن، نقدینگی و ترکیب آن و کارکرد نظام بانکی، ارز، بهره، قاچاق، فساد، انحصارات و زدوبندها با جزئیات وارد شوند و تحلیل‌های واقعی‌تري ارائه دهند و بیشتر به اقتصاد بپردازند تا حاشیه‌های تزیینی و بحث‌های نامرتبط.
🚦با نقدینگی مدام در حال رشد و تمایل شدید آن به شبه‌پول در شش سال گذشته، با کارسازی صرافی‌ها برای خروج ارز از کشور و فرار شدید سرمایه و برای قاچاق با سهم بالای فعالیت‌های دلالی و سوداگر (که بعد از برنامه‌های تعدیل سهم آنها ده‌ها برابر شده است)، با واردات مواد اولیه، کالاهای واسطه‌ای، سرمایه‌ای و کالاهای اساسی از کل واردات و سهم بالای صادرات مواد اولیه و محصولات خام و اولیه از کل صادرات نمی‌شود تناسب ساده بست و رهنمود سیاستی داد؛ آن‌هم تناسب ناصحیح.
🚦اگر بنا بر لحاظ تفاوت تورم داخل و خارج در نرخ ارز و لحاظ نظریه برابری قدرت خرید باشد، نرخ ارز نصف این هم نباید باشد.
🚦دولت محترم باید و مجبور است که از طریق مقام پولی جریان نقدینگی را زیر ذره‌بین داشته و هر دلار معاملات صرافی‌ها را زیر نظر داشته باشد. ارز صادرات غیرنفتی را به‌طور تمام و کمال تحویل بگیرد (البته با قیمت روز) و در حوزه اقتصاد ارز تا وقتی بازار عمیق به معنی ساده نظری آن در اقتصاد شکل نگرفته است و سوداگری و قاچاق و منفعت‌طلبی‌های نابجا وجود دارد، آن را مدیریت و تدبیر کند. ما اگر فنر تقویت‌شده ارز – تورم را از کار نیندازیم، اقتصادمان روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود و با فربه‌کردن سوداگران و تاجران انحصاری صاحبان انبارهای کالاهای وارداتی و بدون دستیابی به توسعه و تعادل (و حتی دورترشدن از آن) نمی‌توان از مردم توقع داشت که نسبت به فقیرترشدن خود نگران نباشند.
📗متن کمل مصاحبه را در روزنامه شرق بخوانید