بازار سرمایه ایران از سابقه ‌ای به ‌مراتب کمتر از بورس ‌های بین ‌المللی برخوردار است. اما در همین مدت کوتاه توانسته نقش مهمی در عرصه‌ اقتصاد داخلی بازی کند. دیر زمانی نیست که معامله ‌گران خرد با سرمایه ‌های کوچک هم می ‌توانند به نسبت دارایی خود سهام شرکت‌ ها و هلدینگ‌ ها (شرکت ‌های مادر تخصصی) را خرید و فروش کنند.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، بالطبع عمر نه چندان بلند بورس در ایران، تحلیل‌ گری نیز که یکی از نیازهای پایه ‌ای تجارت در بورس به شمار می‌ رود در این شرایط قرار گرفته است. مساله‌ آنالیز و تجزیه و تحلیل بازار پس از فراگیر شدن ورود سرمایه ‌های خرد و نیز گسترش تجارت الکترونیک رفته رفته ابعاد مهم‌ تری به خود گرفت.

در همین راستا چند سالی هست که بورس ایران با ارائه نرم ‌افزارهای آنلاین سهام و کالا امکان مشاهده لحظه ‌ای نرخ‌ ها روی یک نمودار را به معامله‌ گران می ‌دهد. کارگزاران بورس اطلاعات قیمت را روی یک نمودار آنلاین درج می ‌کنند و آن را در اختیار مشتریان و علاقه‌ مندان قرار می ‌دهند. این مشاهده همزمان و برخط نرخ‌ ها به غیر از فراهم آوردن بستری برای معامله کردن آسان ‌تر، زمینه را برای نوعی از تحلیل آماده می ‌کند که ما از آن با نام تحلیل نموداری یا تحلیل تکنیکال یاد می‌کنیم.

تحلیل‌ تکنیکال

اساس کارکرد این تحلیل مشاهده و آنالیز رفتار قیمت ‌های سهام در گذشته و استفاده از الگوهای ایجاد شده برای پیش ‌بینی حرکت نرخ ‌ها در آینده است. تحلیل‌ گران تکنیکال معتقدند که با دقت در پیشینه رفتار قیمت می ‌توانند تحرکات قیمت را در آینده پیش ‌بینی کنند. بر همین اساس چکیده این تحلیل در این جمله به چشم می‌ خورد:

«گذشته، خود را در آینده تکرار می ‌کند» یا «آینده، چیزی جز تکرار گذشته نیست».

حتی اگر هنوز چند هفته از فعالیت شما در بازارهای بورس نگذشته باشد، تردیدی نیست که با این گزاره‌ ها آشنا هستید. محتوای این جملات بیش از اینکه شبیه یک قانون شناخته شده‌ اقتصادی باشد ما را به یاد یکی از گزاره‌ های محبوب تاریخ ‌شناسان می‌ اندازد. در گفت‌ و گوهایی که در مورد هدف علم تاریخ انجام شده ، عده ‌ای غایت تاریخ را پند گرفتن از آن در جهت تکرار صحیح و نیز عدم تکرار اشتباهات گذشتگان دانسته ‌اند. درست گفته باشند یا نه، به هر روی این نقطه‌ برخورد و هم ‌پوشانی تاریخ با جلوه ‌ای از آنالیز بازارهای مالی است که هر روز هم بر تعداد کاربران و طرفداران آن افزوده می ‌شود. تحلیل تکنیکال دایره بسته ‌ای است که همه اطلاعات مهم قیمت را در درون خود بررسی می ‌کند و به گذشته نگاه تمام ‌قامت دارد. تکنیکالیست ‌‌ها بدون بررسی اخبار و داده ‌های بیرونی ـ از قبیل ترازنامه ‌های تجاری شرکت‌ ها یا تقویم ‌های اقتصادی ـ می‌ توانند به معامله بپردازند. آنها به تنها چیزی که برای خرید و فروش احتیاج دارند، یک نمودار قیمت و اتصال به اینترنتی پر سرعت است.

با توجه به این موضوع، شاید بشود این‌طور تصور کرد که کلید حل معمای کسب سود در بازار بورس در دست تحلیل تکنیکال قرار دارد. جایی که یک نگاه تاریخی به گذشته جایگزین نگاه پیش‌ گویانه به آینده است. از اتصال نقاطی که قیمت ‌ها در گذشته ثبت کرده ‌اند نمودارهایی خلق می ‌شوند که می ‌توان آن را در قالب یک جدول نشان داد. با دقت در این جداول می ‌بینیم که در دراز مدت تعدادی الگو با بسامدهای متفاوت پدید می ‌آید که تکنیکالیست‌ ها می ‌گویند می ‌توان از آن در جهت معامله در بازار سود برد. استدلال آنها بر این پایه استوار است که بعد از شکل ‌گیری هر الگو، قیمت‌ ها تحرکات معینی از خود بروز می ‌دهند که می‌ تواند دستاویزی برای تخمین حرکت ‌های آتی قرار گیرد. به‌ عنوان مثال هنگامی که بازار جهش ‌های صعودی یا نزولی مهم خود را پشت سر گذاشته است، قیمت ‌ها در یک چارچوب و کانال مشخص نوسان می ‌کنند که به آن بازار خنثی گفته می‌ شود. حرکت بازار در این چارچوب بعد از مدتی باعث تولید تعدادی کف و سقف قیمتی روی نمودار می ‌شود که نرخ ‌ها پس از رسیدن به این سقف و کف‌ها -که به مناطق حمایت و مقاومت نیز معروف هستند- واکنش نشان می ‌دهند. با دسته‌ بندی این واکنش‌ ها تعدادی الگو شکل می‌ گیرد که در سیستم‌ های معاملاتی کاربران تحلیل تکنیکال به کار گرفته می ‌شود. بی ‌گمان این جمله معروف تکنیکالیست ‌ها را شنیده‌اید که توصیه می ‌کنند:

«در کف‌ها (مناطق حمایتی) بخرید و در سقف‌ها (مناطق مقاومتی) بفروشید»

این قبیل دستورات کلیدی در بورس بر اصل اساسی تحلیل «تکرار گذشته در آینده» تکیه دارد. این واقعیت که قیمت ‌ها غالبا پس از برخورد به پایین‌ترین و بالاترین حد در یک چارچوب یک روند بازگشتی را طی خواهند کرد، مساله‌ ای است که در گذشته قیمت و احتمال تکرار آن در آینده ریشه دارد. بر همین اساس هر روز نرم ‌افزارهای مختلفی برای استفاده صحیح ‌تر از این داده ‌های خام طراحی می‌ شود تا به نوعی زبان نا مفهوم بازار را برای معامله ‌گران ترجمه و تفسیر کنند. نرم ‌افزارهایی که تحرکات به ظاهر بی‌ منطق و بی ‌نظم بازار را در قالب الگوریتم‌ های از پیش نوشته‌ شده توضیح می‌ دهد تا یک معامله ‌گر در فهم آن با کمترین درصد خطا مواجه شود.

اما این روش نگاه به بازار تا چه اندازه کاربردی است؟ باید دانست که نگرش یک سویه از دریچه تحلیل تکنیکال، مثل هر روش دیگری، می ‌تواند زیان‌های جبران‌ ناپذیری را به معامله‌ گران وارد آورد. از زمان شکل‌ گیری و انسجام این تحلیل تا به حال، مخالفان آن را آماج شدید ترین حمله‌ ها قرار داده‌ اند. کسانی که بازار بورس را از نگاه غیر نموداری می‌ بینند، تکنیکالیست ‌ها را عده ‌ای شعبده ‌باز می ‌دانند که می ‌خواهند بدون داشتن کمترین علم و اطلاعی از دانش اقتصاد روند تحولات بورس را پیش‌ گویی کنند و سرمایه خود را افزایش دهند. در مقابل، موافقان این تحلیل هم، آنالیز تکنیکال را موفق ترین و کاربردی‌ ترین روش تجاری در بازارهای بورس می‌ دانند.

تحلیل بنیادی

همین اما و اگرها در تحلیل تکنیکال زمینه توجه ویژه به تحلیل بنیادی را برای بسیاری از تحلیلگران و معامله گران ایجاد کرده است اما قبل از شروع بحث اشاره به صحبت یک تحلیلگر معروف خالی از لطف نیست: پری کوفمن(Perry Kaufman) یک تحلیلگر و یک معامله گر حرفه ای امریکایی است که در سال ۱۹۶۶ در سخنرانی برای صدها تن در مورد تحلیل بازار سرمایه مقابل او گرد آمده بودند اشاره کرد که “اگر یک دقیقه وقت داشته باشید، به شما خواهم آموخت که چگونه در بازار سهام پول درآورید: سهم را پایین بخرید و بالا بفروشید! حالا اگر ۵ یا ۱۰ سال وقت دارید، به شما یاد خواهم داد که یک سهم، چه موقع بالا و چه موقع پایین است.”

در مرحله صفر و شروع کار باید خوب شرکت را بشناسید. باید بدانید که فعالیت شرکت چیست؟ چه محصولی تولید می کند؟ از چه موادی برای تولید آن محصول استفاده می کند؟ آن مواد را از کجا می خرد؟ محصول را به کجا می فروشد؟ و سوالاتی از این قبیل که باید از آن اطلاع داشته باشید.

اکنون ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که این اطلاعات را چگونه می توانم بدست آورم. منابع زیاد است. یکی از منابع تحلیل سایر تحلیلگران است، یکی دیگر(معتبرترین) صورت های مالی شرکت است که در سایت کدال در دسترس است. گزارش فعالیت هیئت مدیره که قبل از مجمع عمومی منتشر می شود را حتما توصیه می کنیم که مطالعه بفرمایید چرا که اطلاعات بسیار خوبی از شرکت و چشم انداز آتی آن شرکت به شما می دهد.

پس از اینکه شرکت را خوب شناختید، باید به این سوال پاسخ دهید: چرا من می خواهم شرکت X را تحلیل کنم و هدفم از این کار چیست؟

دو رویکرد کلی برای تحلیل وجود دارد:

ممکن است خبری مختص آن شرکت بشنوید که بر وضعیت مالی آن شرکت اثر گذار باشد(مثل معافیت مالیاتی یا پرداخت تسهیلات ارزان یا بستن قرارداد جدید توسط آن شرکت یا …). به این رویکرد پایین به بالا می گویند.

یا اینکه ممکن است شما خبری در خصوص صنعت آن شرکت یا اقتصاد داخلی و جهانی و بازارهای جهانی محصولات آن شرکت بشنوید که می خواهید ببینید تأثیر آن بر وضعیت و عملکرد مالی آن شرکت چگونه است. به این حالت، رویکرد بالا به پایین می گویند.

بر اساس تجربه، رویکرد نخست یعنی پایین به بالا برای افراد تازه وارد مناسب تر و رویکرد بالا به پایین برای افراد با تجربه و دانش اختصاصی مناسب تر است؛ چراکه در روش بالا به پایین شما نیاز دارید تا از شرکت های هم گروه بیشتری اطلاعات داشته باشید.

چه موقع از رویکرد نخست و چه موقع از رویکرد دوم استفاده می شود؟ در پاسخ باید بگوییم تنها وجه تمایز آنها در انتخاب، آن عامل جاذبه ای است که شما را به طرف آن شرکت یا صنعت سوق می دهد. مثلا می گویند قیمت جهانی محصول Y افزایش یافت، در این صورت می روید سراغ رویکرد بالا به پایین.

در بازار سرمایه ایران از هر دو رویکرد استفاده می شود. حتی در تحلیل تکنیکال هم این دو رویکرد کاربرد دارند(مثلا نمودار شاخص صنعت را می بینید و یک سهم از داخلش پیدا می کنید(بالا به پایین) یا یک سهم تحلیل می کنید و سپس شاخص صنعت(پایین به بالا).

حال برگردیم به سوال : چرا من می خواهم شرکت X را تحلیل کنیم و هدفم از این کار چیست؟

دلیل اینکه شما می خواهید شرکت را تحلیل نمایید وجود یکی از دو رویکرد بالا است که مانند یک جاذبه شما را به سمت آن شرکت می کشاند. هدف شما از تحلیل کردن این است که تأثیر آن عامل جاذبه بر روی شرکت را حساب کنید، سپس تغییر ارزش آن شرکت و در نهایت تصمیم بگیرید که آیا آن شرکت برای سرمایه گذاری مناسب است یا خیر!

بنابراین، از زمان صفر تا لحظه ای که می خواهید تصمیم بگیرید سهمی ارزش خرید دارد یا خیر، شامل مراحل زیر است:

-          شناخت شرکت

-          پیش بینی عملکرد شرکت

-          محاسبه ارزش ذاتی و واقعی شرکت

-          تصمیم به خرید، فروش یا نگهداری سهم با توجه به مرحله قبل

پس با تحلیل بنیادی دنبال این هستید که سهم چقدر می ارزد.

 

 

 

بررسی مقایسه ای تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی - در شرایط مختلف

عدم فرصت کافی برای خرید یا فروش سهام

در این شرایط استفاده از روش تحلیل تکنیکال مناسب­تر است.

خرید یا فروش سهام با دیدگاه بلندمدت

در این شرایط خرید سهام با استفاده از بررسی عوامل بنیادی مناسب­تر است.

یافتن تکرار الگوهای قیمتی در سهام

در این شرایط می­توان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

بررسی حجم و عرضه و تقاضا

از آن­جایی که حجم عرضه و تقاضا در نهایت در قیمت موثر هستند تحلیل تکنیکال بیشتر به کمک می­آید.

دریافت سیگنال­های ضد و نقیض و شایعه

در چنین شرایطی می­توان از تحلیل بنیادی استفاده کرد.

رخدادهای بزرگ سیستماتیک

از آنجایی که با تحلیل بنیادی می­توان تاثیر این رویدادها را  بررسی کرد این تحلیل لازم به نظر می­رسد.

ثبات بلندمدت شرایط

در این شرایط تحلیل تکنیکال می­تواند در خرید و فروش­های کوتاه مدت به کمک معامله­ گر بیاید.