سقف و کف قیمت نفت چطور تعیین می‌شود؟
مدلی ساده از پارادایم جدید نفت


✅ در دهه ۱۹۷۰ میلادی تصویر جهان اینطور بود: صادرکنندگان نفت احتمالاً طرفدار قیمت بالا بودند تا درآمد بیشتری کسب کنند و واردکنندگان (به طور خاص آمریکا) قیمت پایین را ترجیح می‌داد تا هزینه کمتری بپردازد.


✅ در یک مدل ساده، کماکان اینگونه است:
1⃣ عربستان و روسیه، طرفدار قیمت بالاتر برای کسب درآمد بیشتر هستند. لذا قیمت نفت یک کف دارد که میزان فروش لازم برای موازنه تراز تجاری یا بودجه و ... آنهاست.
2⃣ آمریکا طرفدار قیمت پایین‌تر برای نفت است تا هزینه‌های انرژی صنعت و خانوار بالا نباشد.


✅ اما در دهه ۲۰۱۰ پیچیدگی جدیدی اضافه شده است:
1⃣ عربستان و روسیه می‌دانند اگر قیمت نفت خیلی بالا برود، در میان‌مدت و کوتاه‌مدت تولید نفت شیل آمریکا شدیداً رشد می‌کند و هم درآمد نفتی و هم سهم بازار آنها کاهش می‌یابد. لذا دیگر طرفدار قیمت‌های خیلی بالا (بالاتر از ۱۰۰ و شاید حتی ۸۰ دلار) نیستند.
2⃣ آمریکا می‌داند اگر قیمت نفت خیلی پایین باشد (پایین‌تر از ۳۰ و شاید حتی ۴۰ دلار) صنعت شیل دچار مشکل می‌شود و گذشته از بحث امنیت انرژی، بخشی از اقتصاد از این محل با خطر رکود دست و پنجه نرم می‌کند.


✅ لذا اکنون تعادلی جدید در بازار حاکم شده است: آمریکا و اوپک و غیراوپک طرفدار قیمت‌هایی هستند که خیلی بالا یا پایین نباشد. چنین قیمتی یک بازه به دست می‌دهد که انتظار داریم در طولانی‌مدت بدون یک تحول ساختاری، قیمت نفت درون آن نوسان کند. (احتمالاً ۵۰ تا ۷۵ دلار.)


✅ نکته مهم اینکه صنعت نفت آمریکا بر خلاف اوپک و متحدان غیراوپک آن خصوصی است. لذا تصمیم‌های سیاسی به شکلی که توسط عربستان و روسیه اتخاذ می‌شود، اساساً در آمریکا موضوعیت ندارد.