شهروند|کسب‌وکار شخصی پدیده‌ای نوظهور نیست، چرا که درحال حاضر بسیاری از مردم در گوشه‌ و کنار جهان کسب‌وکار خودشان را راه انداخته‌اند. آمارها هم بر این موضوع صحه می‌گذارد و حتی پیش‌بینی می‌شود نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا، تا چند دهه دیگر، جوامع بالاترین میزان خوداشتغالی را به خود ببینند. خیلی‌ها معتقدند که خوداشتغالی مساوی است با کارآفرینی، به همین دلیل افزایش آن منجر به شکوفایی اقتصادی می‌شود.

دو روی یک سکه

منیژه از ابتدا هم علاقه‌ای به کار کردن برای دیگران نداشت، همین هم شد تا کسب‌وکار خودش را راه‌اندازی کند: «در سال‌های اول بی‌تجربه بودم و همین بی‌تجربگی باعث شد یک‌بار ورشکستگی را تجربه کنم.» منیژه بعد از فارغ‌التحصیلی با یکی، دو نفر از هم‌کلاسی‌هایش که روحیات مشابه با هم داشتند کار را شروع کرد. اگرچه از آن شراکت تنها خاطراتش باقی مانده و منیژه به تنهایی شرکت را اداره می‌کند:  «کسب‌وکار شخصی شاید در سال‌های اولیه به سوددهی نرسد، برای همین به انگیزه و صبوری نیاز دارد. نباید ناامید نشد چون در بلندمدت سوددهی و کسب اعتبار نصیب‌تان خواهد شد.» منیژه کسب‌وکار شخصی را مسیری سخت می‌داند:  «شاید عده‌ای فکر کنند چون کار برای خودتان است، نمی‌خواهید سروقت سرکار بروید و تعطیلات‌تان هم دست خودتان است. اما این‌طور نیست؛ کسب‌وکار شخصی به مدت فعالیت بیشتری نیاز دارد و گاهی اوقات پیش می‌آید که تعطیلات نروم اما همیشه از نتیجه راضی بوده‌ام.» اما محمود در این عرصه یکی از شکست‌خورده‌هاست:  «از همان کودکی بلندپرواز بودم، البته بلندپروازی بد نیست. اگر بلندپروازی منطقی نباشد آدم را به خاک سیاه می‌نشاند. نمونه‌اش خودم.» محمود در شرکت بازرگانی مدیریت بخشی را به‌عهده داشت و نسبت به هم‌ سن‌وسال‌هایش درآمد خوبی داشت، اما به‌طور ناگهانی اعلام کرد می‌خواهد کاروکاسبی خودش را داشته باشد و دیگر از زندگی یکنواخت کارمندی خسته شده است:  «کمی پس‌انداز داشتم و مقداری را از پدر و برادرم قرض کردم. می‌خواستم کار بزرگی را شروع کنم و اشتباهم همین بود.» محمود کسب‌وکارهای مختلفی را امتحان کرده و متاسفانه در همگی شکست خورده و در شرایطی راننده اسنپ شده که برای تأمین حداقل‌های زندگی‌اش منبع درآمدی ندارد و مبلغ هنگفتی بدهی دارد: «با سرمایه بالایی، دو شعبه نوتلا راه‌اندازی کردم؛ یکی در خیابان استانبول و دیگری در خیابان گیشا. ماه‌های اول خوب بود اما به مرور زمان میزان بدهی‌ها از درآمد پیشی گرفت و مجبور شدم تعطیلش کنم، البته بعد از مدتی اغذیه‌‌فروشی راه‌اندازی کردم که شکست خورد؛ آژانس هم جواب نداد و سراغ پارچه‌فروشی رفتم که تصمیم کاملا اشتباهی بود.»

صاحبان این ویژگی‌ها کسب‌وکار خودشان راراه‌اندازی کنند
داشتن شغل در جهان پیچیده اقتصادی امروزی یکی از ضرورت‌های غیرقابل اجتناب است، اگرچه افراد شاغل هم گلایه‌هایی از تکراری‌بودن شغل‌شان، درآمد پایین، نداشتن آزادی‌های دلخواه و .... دارند و همیشه در گفته‌هایشان از داشتن شغل خودشان و تحقق رویاهای‌شان حرف می‌زنند و کمتر کسی از این جمعیت اقدام به راه‌اندازی کسب‌وکارش می‌کند. در این بخش ویژگی‌هایی گفته می‌شود که دارنده‌ آن می‌تواند کسب‌وکارش را داشته باشد.  
  قدرت تحمل نوسانات شغلی را داشته باشید.
 اگر اهل یکنواختی امور نیستید.
  اگر با رعایت دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌ها مشکل دارید.
 اگر توانایی ایجاد انگیزه برای خودتان در شرایط گوناگون را دارید.
  اگر از نظر احساسی ثابت و انعطاف‌پذیر هستید.
 میل به موفقیت هم از الزامات این هدف است.
 داشتن روحیه استقلال و بیزاری از کار برای دیگران.
  باید ریسک‌پذیر باشید.
 پشتکار را هم نمی‌شود فراموش کرد، چون در مسیر کسب‌وکار شخصی مشکلات فراوانی وجود دارد.
 خود ادراکی مثبت هم یکی دیگر از این ویژگی‌هاست.
 این افراد همیشه گوش به زنگ فرصت‌های جدید هستند.
 واقع‌نگری و منطقی بودن را هم نمی‌شود نادیده گرفت چون کمک می‌کند خود را از تعصبات و پیش‌داوری‌ها دور نگه ‌دارید.

 مزیت‌های کسب‌وکار شخصی

نسل‌های گذشته برای کاهش ریسک درآمدی‌شان همیشه به دنبال این بودند که در اداره‌ای استخدام شوند و داشتن بیمه و درآمد ماهانه از مزیت‌های این سبک از زندگی بود، اما نسل‌های جدید اعتنایی به این مزیت‌ها ندارند و در پی کسب‌وکاری هستند که تمام ابعاد آن تحت‌‌ کنترل خودشان باشد و شاید برای همین شاهد کسب‌وکارهای مختلف در اینستاگرام و حتی در دنیای واقعی‌ هستیم.
امنیت شغلی: روزگاری فعالیت در شرکت و اداره‌ها از امنیت بالایی برخوردار بود و برای همین این نوع از مشاغل طرفداران زیادی داشت، درحالی‌که مشاغلی از این دست در شرایط فعلی ریسک بالایی دارد و در مقابل مشاغل مستقل امنیت بیشتری دارد.
آزادی: موفقیت و درآمد بالا فاکتورهایی است که هر انسانی را سر شوق می‌‌آورد، بنابراین انسان‌ها از داشتن آزادی برای برنامه‌ریزی در راه موفقیت و سودهای بالا لذت می‌برند؛ لذتی که شغل مستقل توانایی برآورده کردن آن را دارد.
انعطاف‌پذیری: داشتن شغل مستقل محدود به شهرهای بزرگ نمی‌شود و با وجود اینترنت، وب‌ها، ایمیل‌ها و کنفرانس‌های تلفنی می‌توانیم در شهرهای کوچک هم شغل دلخواه‌مان را راه‌اندازی کنیم. با وجود ابزار امروزی، این شرایط مهیاست که مشاغل مستقل رنگ‌وبوی فراشهری و حتی فرامرزی به خود بگیرند.
تولید پول بیشتر: داشتن شغل شخصی این فرصت را فراهم می‌آورد تا امکان بیشتری برای کسب درآمد داشته باشید و دیگر از درآمدهای محدود ماهانه خبری نیست. شاید اشتیاق و انگیزه بالا در شغل‌ شخصی سبب می‌شود فرد فعالیت‌هایش را دوچندان کند و در نتیجه به درآمد بالاتر برسد.
اشتیاق بیشتر: آمارها از اشتیاق و شور بالاتر آدم‌ها در مشاغل شخصی حکایت می‌کند؛ اشتیاقی که ٨٤درصد افرادی که شغل شخصی دارند به آن اذعان کرده‌اند.
بازنشستگی در زمان دلخواه: یکی از مزایایی که مشاغل اداری در میان نسل‌های گذشته داشت، رسیدن به دوران بازنشستگی و لذت بردن از آن بود، اگرچه خیلی از بازنشستگان بعد از سال‌ها فعالیت این دوره را به سختی پشت ‌سر می‌گذارند و اغلب به دنبال یافتن شغلی هستند، به‌طوری که تحقیقات نشان می‌دهد ٥٠درصد آمریکایی‌ها بعد از سن بازنشستگی و در دهه‌های ٥٠ و٦٠ زندگی‌شان هنوز دوست دارند کار کنند.  
اصولی که باید بیاموزید
اگر دوست دارید کسب‌وکار کوچک‌ خودتان را داشته باشید باید در گام نخست اصولی را بیاموزید و با بکارگیری آنها در کسب‌وکارتان موفق شوید.
با نقاط ضعف و قوت‌تان بیشتر آشنا شوید: در ابتدای راه‌اندازی هر کسب‌وکاری سوالاتی اساسی وجود دارد که باید با دقت بالایی به آنها جواب داد؛ سوالاتی مثل:
 از کجا شروع کنم؟
 چه کار کنم؟
 موفق می‌شوم یا نه؟
سوالاتی که اگر شناخت درستی از خودتان داشته باشید به‌سادگی می‌توانید جواب آنها را بیابید.
برای کسب‌وکارتان ایده داشته باشید: ایده خوب می‌تواند تضمینی برای موفقیت‌ کسب‌وکارتان باشد. هیچ‌کسی ایده‌پرداز نیست، بنابراین شما هم می‌توانید ایده خوبی برای کسب‌وکارتان بیابید و برای این کار کافی است نیازهای حال حاضر جامعه‌تان را بشناسید و برای این شناسایی کافی است در وهله اول نیازهای خودتان را بشناسید و پاسخی برای آنها پیدا کنید.
طراحی محصول: برای داشتن کسب‌وکار باید تصمیم بگیرید براساس نیازهای جامعه چه محصول یا خدماتی را ارایه دهید، چون طراحی محصول یا خدمت و نحوه ارایه آن یکی از اصول اصلی کسب‌وکارتان است.
انتخاب بازار هدف: گام بعدی پس از انتخاب خدمت یا محصول‌تان، انتخاب بازار هدف است به این معنا که چه گروه سنی‌ای قرار است از محصول شما استفاده کند. برای شناسایی بازار هدف‌تان می‌توانید قبل از تولید انبوه، تبلیغات‌ محصول یا خدمت‌تان را شروع کنید تا از میزان استقبال بازار هدف‌تان آگاه شوید. در حقیقت کسب‌وکارتان را به همه بشناسانید و به‌دنبال کسب نخستین درآمدتان باشید و آن را جشن بگیرید. اکنون می‌توانید کسب‌وکار خود را به همه بشناسانید و به سودی که می‌تواند به رشد کیفیت زندگی‌تان کمک کند، دست یابید.