یکی از معضلاتی که جامعه به شدت با آن درگیر است بروز نابرابری‌های اجتماعی است که هر روز بر دامنه آن اضافه می‌شود. میزان دسترسی افراد برای دریافت خدمات اجتماعی، اقتصادی و رفاهی به توان مالی آن‌ها بستگی دارد نه به جایگاه انسانیشان، از همین رو مبنا قرار گرفتن بضاعت مالی افراد به افول سرمایه‌های اجتماعی و بروز آسیب‌های بسیاری منجر می‌شود که بیش از همه اقشار آسیب‌پذیر را هدف قرار می‌دهد. این موضوع سازمان‌های خدمات‌رسان را که وظیقه ذاتی‌شان ارائه خدمات به همه اقشار جامعه است در مقام قدرت و دریافت‌کنندگان خدمات را در موضع ضعف قرار می‌دهد. وجود این نابرابری‌ها، ادراک ذهنی نابرابری را که بین افراد جامعه رد و بدل شده تقویت می‌کند و به شیوع بی‌اعتمادی در جامعه دامن می‌زند. 
به عنوان مثال در اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» موضوعی که در این اصل قانون اساسی آمده با آنچه در جامعه در جریان دارد در مغایرت است. بماند که تلاش عمده افراد برای دسترسی به مدارس دولتی با پرداخت هزینه یا داشتن رابطه میسر شده است، اما سلطه مدارس خصوصی مقابل مدارس دولتی یکی از جریان‌هایی است که باعث نابرابری عمومی برای دریافت خدمات از مدارس شده است. دانش‌آموزی که به واسطه تمکین مالی والدینش در مدارس خصوصی برای همان بیماری ادامه تحصیل می‌دهد خود را سرآمدتر از گروه همسالان خود می‌داند که در مدارس دولتی ناگزیر به تحصیل شده‌اند. پرسش اساسی در این بین دلیل دوپاره شدن جامعه است؛ پاره‌ای از افراد که در صورت بیماری توان درمان در بهترین بیمارستان‌های خصوصی را دارند و پاره‌ای به دلیل پرداخت هزینه درمان در بیمارستان‌های دولتی به زیر خط فقر سقوط کنند! همه ما که در جغرافیای ایران زندگی می‌کنیم به خوبی با این بیماری رایج آشنا هستیم. افراشته شدن خدمات خصوصی مقابل خدمات عمومی یک پیام روشن دارد و آن قربانی شدن عدالت در جامعه است. آن‌هایی که بضاعت استفاده از خدمات خصوصی را دارند با آرامش به حیات خود ادامه می‌دهند، اما آن‌ها که به دریافت این خدمات نیاز دارند و توانی برای استفاده از این خدمات را ندارند باید چه کنند؟ آنچه مایه نگرانی است اینکه توزیع نامناسب خدمات، احساس نابرابری را میان شهروندان تقویت کرده و به بروز تضاد و تقویت خشونت منجر شده است. شکل‌گیری تجمع‌های اعتراضی، عدم مشارکت عمومی برای فعالیت‌های فرهنگی یا بی‌توجهی به شکل‌گیری جریان‌های مناسب سیاسی از دیگر پیامد‌های شکاف در نابرابری‌های اجتماعی است که هر روز گسل آن عمیق‌تر می‌شود.

منبع: روزنامه جوان