اشاره: بازار سهام چند وقتی است که در کانون توجهات عمومی قرار گرفته‌ و ورود شاخص کل بورس به کانال 900هزار باعث شده تا افراد بسیاری علاقه‌مند به حضور و سرمایه‌گذاری در این بازار شوند. عملکرد فوق‌العاده بورس در یک سال اخیر و رشد خیره‌کننده شاخص از ابتدای سال ۹۹ تاکنون از یکسو و رکود بازارهای موازی از سوی دیگر باعث سرازیر شدن سیل نقدینگی به این بازار به‌ظاهر جذاب شده است. بازاری که در سال گذشته بازدهی ۱۸۰ درصدی داشته و در فروردین‌ماه نیز ۳۱ درصد رشد داشته است. موضوعی که باعث شده تعداد متقاضیان عرضه اولیه در بورس به بیش از دو میلیون نفر برسد. این رقم نسبت به عرضه اولیه کویر که در مهرماه سال ۹۸ انجام شد بیش از ۲ برابر شده است. همچنین در ۴۰ روز نخست سال ۹۹ بازدهی بازار سهام بیش از هشت برابر مجموع بازدهی دو بازار ارز و طلا بوده است. استقبال فراوان از عرضه اولیه‌ها و حمایت دولت و مقامات بازار سرمایه از این بازار و ارائه عرضه اولیه‌های جدید همگی باعث شده تا جذابیت بورس همچنان برای مدتی بیشتر از سایر بازارهای موازی باشد. در همین ارتباط حسن روحانی، رئیس‌جمهور گفت: «طرح‌های بسیار مهمی در هفته‌های پیش رو به بورس عرضه خواهد شد؛ در بورس شاهد یک تحول و رشد بی‌نظیر بودیم که مردم عزیز ما آن‌هایی که بیشتر در بورس فعال هستند، ‌از این تحول خوشحال هستند و هم سود فراوانی به آن‌ها رسیده است.» فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد هم پیرو ابلاغیه مهم مقام معظم رهبری در خصوص آزادسازی سهام عدالت، دستور صدور کد بورسی برای همه دارندگان سهام عدالت را صادر کرده است. به نظر می‌رسد بورس به‌واسطه همین حمایت‌ها آینده روشنی را فعلاً پیش‌رو دارد. به هر ترتیب با توجه به سیگنال‌های پی‌درپی حمایت از بازار سهام و تداوم وضعیت بی‌رمقی دیگر بازارها مانند ارز، طلا، مسکن، خودرو و...، می‌توان گفت آینده بازار بورس همچنان نسبت به دیگر بازارها امیدوارکننده‌تر به نظر می‌رسد.

ستاره صبح-


بورس رشد کنونی خود را با عقب‌ماندگی چهارساله از تورم آغاز کرد، سپس جهش بلند بازارهای ارز و طلا، پیشران آن شد و اکنون عامل تازه‌ای به نام «سیل نقدینگی» وارد شده که آن را به جلو هل می‌دهد. این سیل که به‌ویژه از ابتدای امسال به سمت بورس آمده، تمام پیش‌بینی‌های مبتنی بر تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال را با خود شسته و اکنون موتور محرک بورس است. بنابراین برای آن‌که بدانیم بورس تا کجا پیش خواهد رفت، ازاین‌پس باید جریان نقدینگی را ره‌گیری کرد و به نظر می‌رسد این جریان «دست‌‌کم برای کوتاه‌مدت، احتمالا میان‌مدت و شاید هم بلندمدت» ادامه خواهد داشت. 3 دلیل مهم در این‌جا وجود دارد؛

1. دلیل سیاسی
کسری بودجه‌ی دولت و جبران آن با بورس، یک دلیل مهم است. این کسری با عرضه پشت عرضه جبران می‌شود و عمومن هم برای سهام‌داران پربازده بوده. دولت از این ره‌گذر بسیار آسان بازارهای طلا و دلار را هم کنترل می‌کند و جلوی سرریز نقدینگی سرگردان به این بازارها می‌گیرد. شاید این بتواند بهترین پایان برای دولتی باشد که غرق در فاجعه بود؛ جهش بورس و شاخص بی‌سابقه هم‌راه با بازار آرام طلا و دلار

2. دلیل اقتصادی
دولت امسال ۳.۵ میلیارد دلار (هزار درصد بیش‌تر از سال ۹۸!) از فروش اموال منقول و غیرمنقولش، ۶ میلیارد دلار از فروش اوراق مالی و حدود ۱ میلیارد دیگر هم از فروش شرکت‌های دولتی درآمد در نظر گرفته. این سیل عرضه‌های اولیه، به وجود آمدن صندوق‌های ETF و ... نتیجه‌ی همین بودجه است. امسال دولت بزرگ‌ترین فروشنده‌ی کشور خواهد بود و برای این‌که بیش‌ترین سود و بهره را بگیرد، نیاز دارد شاخص مثبت باشد تا نقدینگی به بورس بیاید و قیمت‌ها بالا و بالاتر برود تا هرچه گران‌تر بتواند آن‌چه عرضه می‌کند را به مردم بفروشد

3. دلیل اجتماعی
یکی از پیشران‌ها در تمامی بازارها، جلب‌توجه عمومی‌ست. این‌که مردم یک روز طلا می‌خرند، یک روز دلار و یک روز به بورس می‌آیند بدون آن‌که بدانند چیست، یک رفتار اقتصادی شناخته‌شده در همه‌جاست. سیل تقاضا و انباشت پول در هر بازاری خودش عامل صعود قیمت‌ها می‌شود که نامش را «رشد» گذاشته‌اند و همیشه بخشی از آن واقعی و بخشی از آن حبابی‌ست. از سوی دیگری، فعالان بورسی برای سال‌ها عدد ناچیزی بودند. رشد تعداد تریدرها و سرمایه‌گذاران تقریبن از شش ماه گذشته شتاب فزاینده‌ای گرفته و اکنون با ورود درصدی از ۴۵ میلیون دارنده‌ی سهام عدالت هم به بورس، در چند ماه آینده، تعداد بورسی‌ها چند برابر می‌شود. حضور این تعداد بی‌سابقه از سرمایه‌گذاران در بورس، با هر رقمی که وارد شوند، نمی‌تواند بدون تأثیر مثبت در روند بورس باشد
ادامه جریان نقدینگی
تمامی این نشانه‌ها و عامل‌ها به ما یک چیز را می‌گوید؛ جریان نقدینگی واردشده به بورس فعلن ادامه‌دار است و تا این جریان قطع نشود، بورس می‌تواند به رشدش ادامه دهد. این دوره می‌تواند چند هفته ادامه پیدا کند یا چند ماه دیگر یا چند سال دیگر. پیش‌بینی چنین چیزی دیگر یک معادله‌ی تک مجهولی نیست، به ویژه که ماجراجویی‌های سیاسی و بین‌المللی داخلی و بیرونی، همیشه یک سایه‌ی تهدید دایمی برای حیات و ممات بورس تهران بوده و پیش‌بینی آن روندها هم دشوار است چه به نظر می‌رسد به شکل کاملن پرریسکی، وارد مدار «تصادفی» شده‌اند.

اهداف چندماهه
نسخه‌ی شخصی من در چنین وضعیتی، «تارگت‌های چندماهه» است؛ به این معنا که با ره‌گیری و دنبال کردن پدیده‌های اثرگذار، بتوان یک هدف‌گذاری کلی داشت برای چند ماه و تخمین زد بورس چه وضعیتی دارد، هرچند چنین روشی می‌تواند از حاشیه‌ی سود با ورود دیرهنگام یا خروج زودهنگام بکاهد. هدف‌گذاری کنونی من هم بر همین مبنا، شهریورماه است و تا آن‌وقت خیلی به نوسان روزانه‌ی بورس فکر نمی‌کنم، در اواخر این دوره است که استراتژی شخصیم را برای دوره‌ی بعدی به‌روز می‌کنم.

خوش‌بین باشیم!
دست‌آخر البته دو نکته‌ی خوش‌بینانه را هم می‌توان فراموش نکرد؛ دو جهش پیشین بورس، یکی ۴ ساله و دیگری ۵ ساله اما با شیبی به‌مراتب کم‌تر بود و به یک معنا این هیستوری می‌تواند بگوید که جهش کنونی هنوز برای پر کردن سیکل صعودی خود زمان می‌خواهد. نکته‌ی دوم این‌که روندهای نزولی پس از یک جهش بزرگ در بورس تهران همواره کوچک بوده‌اند، در حقیقت آن‌ها که در ابتدای رشد یا در میانه‌‌اش وارد بازار شده‌اند حتا اگر به هنگام خارج نشده‌اند، با زیان کمی به نسبت سودشان، بازار را ترک کرده‌اند. این، شاید به ما بگوید، روزی که این سیکل صعودی به آخرش می‌رسد، ساعت صفر شدن همه‌چیز و روز آخر دنیا نیست!